۱۳۹۱ اسفند ۴, جمعه

نباید به هر ایده ای احترام گذاشت!



 انساندوستی و انسان منشی احترام گذاشتنن به ایده و عقاید دیگران  درست است ، اما این بدین معنا نیست ، که باید به ایده انسانهای مادون حیوان و جنایتکاری که در لقافه اسلام در طول تاریخ بشری میلیونها انسان را قربانی نموده و برای ادامه حیات خود جز زبان خشونت زبان دیگری را نمی شتاسند، احترام گذاشت.

احترام گذاشتن به عقاید دیگران مرام دمکراسی و جامعه مدرن امروزی ست. اما آیا باید به ایده و جهان بینی اسلامیستها که از بدو موجودیتشان تاکنون برای بشریت جز بدبختی ، فقر و فلاکت، توحش و بربریت چیز دیگری را به ارمغان نیاورده اند، احترام گذاشت؟

برخی از نیروهای سیاسی که حامی سکولاریسم می باشند، معتقدند که مذهب باید از سیاست جدا باشد. و بالطبع از دید آنها اعتقادات مذهبی یک امر شخصی ست ، همه انسانها می توانند مذهبی باشند، اما تا هنگامیکه آنها مذهب را مستمسکی برای تجاوز به حقوق دیگران قرار ندهند، جامعه با آنها هیچ مشکلی ندارد.

اما هنگامیکه از مذهب و جهان بینی اسلامی که مثلث آخوند، پاسدار و بازاری آنرا وسیله ای برای ادامه سیاستهای چپاولگری و ضد انسانی خود نموده اند، سخن می گوییم. نمی توان دیگر مانند سکولاریستها بدین اسلام و ایدئولوژی اش که بطور سیستماتیک اراده انسانها را مسخ نموده و فرهنگ و تاریخ ایران را در حصار خود قرار داده است، به یک امر شخصی نگریست.
سردمدارن رژیم سیاه اندیش اسلامی از یدو حاکمتیشان با پرچم خونین اسلام خود مدعی بودند، که خدا و پیامبر اسلام برای مردم بویژه ضعیفان برابری و خوشبختی را به ارمغان می آورد . اما اکنون پس از سی و چهار سال مشاهده می نماییم، که نه تنها وضعیت مردم بهتر نشده بلکه برغم در آمدهای افسانه ای نفت بیش از 80 درصد جمعیت 80 میلیونی ایران زیر خط فقر زندگی می نمایند. و از اینها گذشته بیکاری، گرانی و تورم به یکی از بیماری های مزمن جامعه ما مبدل شده است. در این میان وضعیت مثلث آخوند، بازاری و پاسدار که پایه های اصلی این رژیم را تشکیل می دهند، بهتر و برتر شده است. آنچه در جامعه مادر طول این مدت رشد و پیشرفت نموده قبرستانها، اعدامها و زندانهای مخوف رژیم می باشد.

بنیانگذاران جهان بینی اسلام مدعی این بودند که مذهب آنها تنها مذهبی ست که برای بشریت برابری و خوشبختی را به ارمغان آورده است. اما برعکس همانگونه که تاریخ 1400 ساله گذشته آنها گواهی می دهد، این مذهب از همان ابتدای موجودیتش خود را با سیاست جوش داده و نمی تواند بدون آن به عمر کذایی خود ادامه بدهد و مدعی این است که خدا و پیامبر اسلام منشاء هستی هستند و همه رقتار و کردار بشریت در راستای پذیرش دستورات این مذهب سنجیده می شود و هرکس که قوانین آنرا رعایت ننماید، محارب با خدا شناخته می شود و جزایش مرگ می باشد.

مامی گوییم دیدگاههای مذهبی جملگی آنها خرافاتی ست و منشاء اصلی آنها مغز انسانی ست. این انسان است که بعنوان برتری موجود زنده هستی، خدا، پیامبر و پیشرفتهای روزافزون بشری را آفریده است. این انسان است که والاترین مقام را در هستی دارد و نه دین و مذهب و دیگر خرافات همانندش.
احترام گذاشتن به ایدئولوژی که مردم را در جهل و نادانی قرار بدهد و به انسان وکرامت انسانی آشکارا تجاوز نماید، یک دهن کجی ست به مقام والای انسان و انسانیت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر