۱۳۹۱ اسفند ۲, چهارشنبه

14سال از جنایت فجیع قتل زنجیره ای در کرمان گذشت...



14سال از جنایت فجیع قتل زنجیره ای در کرمان گذشت...

14سال پیش،در چنین روزی حمید پور حاجی زاده شاعر و دبیر ادبیات 
کرمانی،متخلص به (سحر) به همراه پسر ۹ ساله‌اش (کارون) در خواب با ۳۸ ضربه چاقو قطعه قطعه شدند.

این جنایت در آخرین شب شهریور ماه سال ۱۳۷۷ رخ داد . قاتل یا قاتلان قصد قتل حاجی زاده را داشته‌اند، اما پسر کوچک او که ابتدا توسط پدرش پنهان شده بود، به یاری پدر می‌آید، و حتی با قاتل یا قاتلان درگیر می‌شود، تا جایی که موی قاتل یا قاتلان در دست پسرک به قتل رسیده دیده شده‌است.به همین دلیل پسر ۹ ساله اش نیز با ضربه چاقو به همراه پدرش به قتل می‌رسد.


حمید پور حاجی زاده(سحر)در سال 1329 در روستای بزنجان از توابع استان کرمان به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی را در زادگاه سه سال اول دبیرستان را در شهرستان بافت و سپس دبیرستان نمونه شهاب کرمان و سال آخر را در دبیرستان ملی هشترودی شیراز به پایان برد و بعد از آن فوق دیپلم ادبیات خود را ازدانشسرای راهنمایی کرمان دریافت کرد.

فعالیت ادبی وی از همان دوران ابتدایی شکوفا شده بود و به سرودن شعر می پرداخت و اکثر اوقات رتبه ممتاز مسابقات ادبی را از آن خود می کرد. همچنین او در شیراز با کوشش خود انجمن ادبی کاخ جوانان شیراز را سر وسامان داد.پس از انقلاب وی در رشته حقوق قضایی دانشگاه شهید بهشتی تهران به ادامه تحصیل پرداخت اما پیش آمد های گوناگون مانع از ادامه تحصیل وی شد.
ایشان سپس لیسانس ادبیات فارسی خود را از دانشگاه شهید بهشتی کرمان دریافت کردو به تدریس در آموزش وپرورش کرمان پرداخت و طی این سالها کارهای ادبی و تحقیقی خود را نیز ادامه داد.
سال 60 با روح انگیز سلطانی نژاد ازدواج کرد که حاصل این ازدواج سه پسر به نامهای اروند، ارس وکارون است.

سرانجام حمید پور حاجی زاده متخلص به(سحر)در نیمه شب 31 شهریور 1377 همراه با کودک 9 ساله اش کارون در سری قتل های زنجیره ای مجموعاً با 43 ضربه چاقو (کارون 16 ضربه و سحر با27 ضربه)به گونه ای دلخراش به قتل رسیدند.

باز برای من سوال هست که این بچه چه گناهی داشت که باید به این  فجاحت به قتل برسه بد از ۱۴ سال برای من هنوز این موضوع سوال هست و سوال خواهد ماند شاید باز یادی از این مدل جنایت کنم تا شاید روزی جواب سؤالم را بدست آورم.
 به امید رهایی از دست دیکتاتورهای حاکم و به امید ایرانی‌ آزاد و متحد که در آن نه از قوم یأ قبیله صحبتی‌ نباشد همه با یک نام شعار دهیم ما ایرانی‌ هستیم.
به امید ایرانی‌ آزاد و یک پارچه.

۱ نظر:

  1. من از اثر معلومات در مورد این جنایت که در شقاوت بی نظیر بوده است خیلی متاثر هستم و برای ارواح آقای حاجی زاده و فرزند دلبندش شادی و برای فاعلان این جنایت مرگ جهنم آرزومندم
    من نیزاهل ادبیات و شعر هستم برای این خود را درین عزا از یاد نرفتنی شریک میدانم
    زنده باد انسانیت!

    پاسخحذف