۱۳۹۱ اسفند ۳۰, چهارشنبه


 
هر شب ستاره ای به زمین می کشند و باز این آسمان غم زده غرق ستاره هاست ...

آخرین تصویر سال 1391 را بخاطر بسپارید ، تصویر کودکی ستار بهشتی ، بدانید او نگران ایران بود ، بدانید او برای آزادی و آبادی این سرزمین جانش را فدا کرد . بدانید از سکوت ...من و ما شکایت داشت و ما را مقصر اوضاع کنونی کشور می دانست . او برای این سرزمین گران بهاترین سرمایه اش یعنی جانش را فدا کرد .
بدانید زمانی که بازجو او را به زمین افکند و پا بر روی سرش گذاشت ستار استوار بود و در ایمان و عقیده اش شکی به دل خود راه نداد ، بدانید که ستار بی گناه کشته شد ، ستار زیر شکنجه بازجویان پلیس فتا کشته شد .
بدانید بعنوان آخرین کسی که ستار را دیده ام ( دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی از این جریان مطلع هستند ) و از حال وی و آنچه بر وی گذشته آگاهی کامل دارم می گویم که ستار را در بازدشتگاه پلیس فتا بشدت شکنجه کرده بودند آن هم به بدترین و فجیع ترین نوع که از هیچ انسانی ساخته نبود .
به ستار قول دادم که نگذارم حقش را ضایع کنند همانگونه که به مادرش قول داده ام تا آخرین نفس همراهیش خواهم کرد .
این مطلب تبعات سنگینی برای من خواهد داشت اما سکوت در قبال چنین مسئله بزرگترین گناه او خواهد بود .
برای یک بار هم که می توانیم راست درست را انتخاب کنیم ، همیشه راست درست آسایش را برای انسان به ارمغان نمی آورد ...

برگرفته از فیسبوک حسین رونقی، زندانی سیاسی سابق


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر