۱۳۹۲ فروردین ۱۱, یکشنبه

برای استعمار دو چیز لازم است


آخوند هم معمم و هم مکلا مثل بازرگان ، سروش ، مهاجرانی ، میر حسین موسوی ، گنجی ، ....و همه اصلاج طلبان مذهبی خطرناک هستند . این گروه همان اقلیت خائن هستند که چرچیل از ان نام میبرد !!!.......چرچیل گفته است " برای استعمار دو چیز لازم است ، اکثریت نادان و اقلیت خائن " .از این گفته من یاد چگونگی به بیراهه رفتن انقلاب مردم در سال ۱۳۵۷ افتادم .در ان زمان اکثریت نادان وجود داشت ولی اقلیت خائن چه کسانی بودند ؟ اقلیت خائن خمینی و اطرافیانش از آخوند و کراواتی مثل قطب زاده و دیگران که همه میشناسیم بودند . کسانی بودند که به جای حمایت از بازرگان و کابینه اش که یک دولت ملی بود ،به خاطر جاهطلبی با فرصت طلبی با خمینی همراه شدند و بآذرگان و دولتش را ساقط کردند .البته بازرگان و دولتش هم را باید از نادانان به حساب آورد زیرا اگر چه مردمی بودند ایرانی ، مسلمان و عاشق کشورشان ولی ضعیف بودند و فریب آخوندها را خوردند .اگر ایرادی به این گروه وارد باشد بیشتر ضعف است تا خیانت ولی این ضعف آنچنان شدید و طولانی شد و انچنان فرصت ها سوخت و آنچنان لطمه به مردم و کشور وارد شد که آنان نیزاز نظر مردم و تاریخ شاید در زمره فرصت طلبان به حساب آیند. ولی اقلیت خائن واقعی کسانی بودند که در این ۳۲ سال در پستهای کلیدی کشور گمارده شدند .از شورای انقلاب تا وزرا ، وکلا ،،سفرا و ... که در فردای آزادی کشور این جماعت باید به عنوان خائن محاکمه شوند وگرنه ان بسیجی نادان و نیازمند یا بدنه سپاه که ناچار از ازانجام دستور هست در زمره اقلیت نادان به حساب میایند . خائنین در ابتدای انقلاب از ۲۰۰ نفر تجاوز نمیکردند که موجب فنا شدن کشوری اباد و ثروتمند و ملتی که با داشتن آزادی های مدنی میخواست آزادی سیاسی هم داشته باشد شدند . گروهی از فرصت طلبان که بانی پا بر جائی و ماندگاری این رژیم بودند و مدت ۲۰ سال در همه فساد و جنایات ان شرکت مستقیم و کلیدی داشتند و از این راه با چپاول مردم صاحب پول و املاک فراوان شدند اکنون نیز به عنوان اصلاح طلب تلاش میکنند تا رژیم ساقط نشود زیرا میدانند با سقوط رژیم اسرار پنهان فاش میشود و خیانتهایشان آشکار میگردد و باید پاسخگوی همه خیانت ،فساد ، قتل ، شکنجه و .... باشند و این چیزی است که اصلاح طلبان را در کنار رژیم قرار داده است . آنها از سقوط رژیم بیمناک هستند و حق هم دارند که بیمناک باشند !
آخوندها از ابتدا با کمک رذل ترین افراد که برخی مثل ولایتی ها ، سروش ها ،مهاجرانی ها و کدیور ها هم تحصیلکرده و هم خائن بودند توانستند دولت ملی بازرگان را ساقط کنند .این ارازل و اوباش که به علت و بارذالت به خدمت آخوند در آمده بودند همه پستهای مهم سه قوه را از یک طرف و ارگانهای پشتیبانی مثل کمیته، بسیج ،سپاه و انجمن های مختلف اسلامی را از طرف دیگر سازمان دادند و تا توانستند در هر زمینه به حقوق همه افرادی آزاد منش که تمایلی با همکاری با این رژیم نداشتند مثل فرهیختگان اجتمائی ،متخصصین و اساتید دانشگاه ،تکنوکرات ها ، زنان ،دانشجویان ، کارکنان و کارمندان ،روزنامه نگران و حتی کسبه و دارندگان مشاغل آزاد... به بهانه های مختلف تجاوز کردند . گروهی کشته یا زندانی ،گروهی بیکار و خانه نشین و شش میلیون هم جلای وتن کردند و از کشور خارج شدند .یکی از راه های قانونی ساختن این تجاوز به حقوق مردم راه اندازی کارناوالهای مزهک به نام انتخابات بود که اطلاق کلمه انتخابات از ابتدا نادرست بود زیرا مردم فقط میتوانستند بین افرادی رذلی که رژیم قبلا انتخاب کرده بود یکی را انتخاب کنند ! چرا میگویم رذل ؟ اینرا فقط من نمیگویم بلکه علی خامنه ای که خود یکی از رذل ترین افراد از رذل ترین گروه اجتمایی یعنی قشر آخوند است و خود میداند رذالت چیست و رذل کیست نیز گفته است. وقتی نمایندگان مجلس برای خوش آیند ایشان در مقابل احمدی نژاد ایستادند و دو دو گفتند خامنه ای آنها را فرا خواند و ضمن سرزنش آنها گفت که این کارشان رذیلانه بوده است !و نمایندگان مجلس هم هیچ اعترازی به این اهانت نداشتند چون خود میدانستند که درست گفته و رذل هستند ! از کشوری که ، به گواه دختر یکی از همین ارازل یعنی فائزه رفسنجانی و تایید رذل دیگر که در صدر نشسته است ، وسیله ارازل و اوباش اداره شود ،اگر چه صاحب درآمد سرسام آور نفتی باشد ، میتوان بیش از آنچه هست انتظار داشت ؟یعنی کشوری که دارایی ملی، فرهنگی ، اخلاقی ،تربیتی ،صنعتی ان چپاول شده و مردم در فقر و فلاکت به سر میبرند و ارازل و دزدان میلیاردی بدون شرم و حیا در ناز و نعمت به زندگی پلید خود ادامه میدهند .
فساد جمهوری اسلامی را که از سال ۵۷ شروع شد مثل قتل ، جنایت، غارت پول و اموال مردم ، دزدی ، تجاوز، ،شکنجه ، خانه نشین کردن متخصصین ، استفاده از ارازل و اوباش به عنوان وزیر یا وکیل ، فراری دادن و آواره کردن شش میلیون از بهترین مردم به همه جای دنیا ،انهدام کشاورزی و صنعت نو پای کشور ، خراب کردن اعتقاد دینی مردم ،بی ارزش کردن پول کشور ،نابود کردن احترام بین المللی ایرانیان و بی اعتبار کردن گذرنامه ایرانی ، از بین بردن اخلاق در اجتماع و در نهایت بدبین کردن مردم به دین برای همه روشن است ! اینجا میخواهم چند حسن این رژیم را نیز بیان کنم ! ما از رذالت آخوند جماعت خیلی شنیده بودیم .شعرا نیز گفته بودند ولی ما هنوز برایشان احترام قائل بودیم و فکر نمیکردیم تا این اندازه فاسد ، دزد و بی حیا و بی رحم باشند ولی اکنون دیدیم که هستند . دیگر آخوندی برای مردم محترم نیست. حجاب خانومها با زور از سرشون برداشته شده بود،یعنی رضا شاه کبیر که بدون در آمد نفت آنچنان کشور را ساخت به خانومها هم این لطف را کرده بود. اکنون آخوندها با زور میخواهند زنها حجاب داشته باشند ولی آنها خود حجاب نمیخواهند .یعنی این دفعه خودشان بی حجابی را انتخاب کردند .پس ثابت شد که کار رضاشاه درست بوده است . ما قدر آزادیهای اجتماعی را که داشتیم نمیدانستیم ولی اکنون میدانیم . قدر رفاهی را که داشتیم نمیدانستیم ولی اکنون میدانیم . معانی اخلاق و ادب را از این بی ادبان آموختیم . قدر کشورمان را نمیدانستیم که اکنون میدانیم . دارای ده میلیون هموطن هستیم که در همه کشورهای اروپایی و امریکا و .....همه جای دنیا زندگی کردند و اگر پس از این رژیم به ایران برگردند که اکثریت برمیگردند میتوان کشور را به سرعت ساخت و چیزهای دیگر ..... آیا فکر میکنید اینها دست آورد کمی است ؟

برای رسیدن به آزادی و نگهداشت ان لازم است فرهنگ غلط گذشته ریشه یابی و با فرهنگی والا و انسانی و متمدن جایگزین شود . لازم است در سرلوحه قانون اساسی آینده نو تصریح شود که حاکم و رییس مطلق فقط مردم هستند.و شاه ،ریس جمهور، وزرا و همه مقامات دولت خادمین مردم هستند و باید همیشه پاسخگو به مردم باشند .لازم است دستبوسی ،چاپلوسی و القاب و عناوین در مکاتبات اداری و در جراید بر اساس قانون ممنوع و محکوم شود . لازم است لباس آخوندی و کلیه القاب آخوندی مانند حجت الاسلام ، ایت الله و .... ممنوع و جرم شناخته شود. بیشتر مسجدها به مدارس و کتابخانه تبدیل شوند .خوب است اصول قوانین حقوق بشر و فلسفه برابری انسانها ( از هر جنس ،رنگ ،قوم و نژاد) در دبیرستانها یک ساعت در هفته تدریس شود تا همه با مبانی ان آشنا شوند ..در چنین رژیمی هیچکسی حتا قاتلین نباید اعدام شوند . مجرمین بر اساس حقوق بشر دادگاهی ، زندانی یا تبعید میشوند . دولت باید برای آخوندها شغل مناسب فراهم کند تا با کار شرافتمندانه زندگی کنند و فرهنگ مفتخوری برچیده شود. . فلاسفه و متفکرین لازم است زمینهه های آموزش چگونگی تبادل فکر و تحمل دگر اندیش را در جامعه پایه گذاری کنند . شاید ده سال زمان لازم باشد که همه چیز به روال درست بیفتد ولی با کار فرهنگی و آموزش درست انجام شدنی است . امید است که نسلهای بعد در محیطی انسانی ،برابر و در یک رژیم سکولار،دموکرات و بر اساس همه آزادی های منشور جهانی حقوق بشر که همه مقامات کشور خادمین مردم باشند و همه احاد ملت از هر قوم ،رنگ و مذهب و نژادبه صورت برابر با احترام و مهر با یکدیگر زندگی کنند .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر