۱۳۹۲ تیر ۹, یکشنبه

18 تير درراه است





خامنه اي در انتخابات به كسي تن داد كه نشانه شكست و ذلت او بود با اينحال از وحشت قيام مردم در اسرع وقت در دور اول با اعلام عدد مضحك مشارکت 72 درصدی ،انتخابات را جمع كرد.
رفسنجاني تضاد اصلي خامنه اي درحاكميت است وحسن روحاني دمِ رفسنجاني. آيا ميتوان حدس زد كه خامنه اي چه بايد بكند و باند رفسنجاني چه خطي را در پيش بگيرند؟
خامنه اي: درتنظيم با روحاني تلاش ميكند خط عوض كند و روحاني را يك عنصر معتقد به ولايت فقيه معرفي كند تا شكستش را بپوشاند و وانمود كند روحاني را ميخواسته است و انتخابات را پيروزي اسلام (اسم مستعار خودش) توصيف ميكند، به رفسنجاني حمله نميكند و ديگر مانند گذشته او را در رسانه هاي وابسته عنصر اصلي فتنه 88 و... خطاب نميكند. البته اين تلاش مزبوحانه است چون واقعيت ندارد و به زودي جنگ ها علني ميشود كما اينكه خط و نشان هايي براي روحاني كشيده شد و به اوگوشزد ميكنند كه بداند حرف، حرفِ ولي فقيه است و اگر كسي حرف خودش را بزند تعيين تكليفش مي كنند (يعني او را سر جايش مي نشانند) و در تعيين وزرا هم به او تذكر داده ميشود كه مواظب نظر ديگران باشد.
رفسنجاني و روحاني پيروز انتخابات شدند. اما جرأت ندارند به آن بپردازند و فعلا از اختلافات گذشته صحبتي نميكنند.چون ميز بهم ميخورد چرا كه اساسا انتخابات ربطي به مردم وآزادي حق حاكميت مردم نداشت وفقط يك شعبده بازي وفريب بود.
روحاني خوب ميداند كه همه كارها دست ولي فقيه است وطي 30 سال خود يكي از اصلي ترين مهره هاي نظام و عامل همين خامنه اي بوده است وخوب ميداند كه:
«بدون آزادی بيان و حقوق بشر، تا وقتی زندانيان سياسی و فعاليت احزاب آزاد نشده، تا وقتی سياست تجاوزکارانه رژيم در سوريه و عراق ادامه دارد و تا وقتی که رژيم برای دستيابی به بمب اتمی پا می فشارد، هيچ چيز عوض نمی شود»
روحاني ازطرفي سخنگوي باند رفسنجاني است و از طرف ديگر طبق قانون اساسي تابع مطلق خامنه اي است. بنابراين دو دوزه بازي كردن ها وفريبكاريهاي او ديري نخواهد پاييد چرا كه مردم به صحنه آمده او را مجبور ميكنندكه دستش را رو كند .
مردم چه ميگويند و چه ميكنند:
مردم انتخابات مسخره و تحميلي به رژيم را كه منجر به باز شدن شكاف در رأس حاكميت شد پيروزي خود دانسته و در اين كمتر از يكماه از هيچ كاري كه زيرآب نظام را بزند فروگذار نكردند . به خيابانها ريختند،به رقص و پايكوبي پرداختند و با شعار زنداني سياسي آزاد بايد گردد و مرگ برديكتاتور دكل قيام را براي سرنگوني نظام نشان دادند.
حتما سخنرانيهاي امام جمعه ها كه بيانگر خشم ولي فقيه و نظام آخوندي است را در نمازجمعه ها شنيديد.حتما شنيديد كه .....چه آه وناله ميكرد كه در حاليكه انتخابات پيروزي اسلام بود اما مردم در خيابانها حركتهايي ميكنند كه برخلاف اسلام(نظام) است.وجالب اينكه باند رفسنجاني هيچ اعتراضي به اين حركتهاي به اصطلاح ضد اسلامي!!! نكردند.
مردم دست از جشن وپايكوبي وبيان خواسته هايشان بر نميدارند وبه هربهانه اي ،از مسابقه فوتبال تا مراسم بزرگداشت شهدا و ...به خيابانها ريخته وبا صدايي رسا فرياد ميكنند (روحاني بيا ، زنداني سياسي آزاد بايد گردد ،وهمه وعده هايي كه روحاني در مناظره اش براي فريب ونيرنگ و عليه باند خامنه اي داد را طلب ميكنند).
واقعيت چيست؟ واقعيت اين است كه نه انتخابات آزاد بود ، نه حسن روحاني مدره است و نه خامنه اي به خواسته اش كه در آوردن جليلي از مهندسي انتخابات بود،رسيد.
اين تنها مردم بودند كه به خواسته شان كه شكاف در دستگاه انقباضي ولايت فقيه بود رسيدند. واين را ولي فقيه و باند متضادش رفسنجاني خوب ميدانستند.
بنابراين فرصتي را كه بدست آمده كه نتيجه سه دهه مبارزه و صد ها هزار شهيد و زنداني است را غنيمت بشمريم و از هرمناسبتي براي تظاهرات و اعلا م خواسته هايمان بيشترين استفاده را ببريم.
18 تير در راه است .آماده باشيد . 18تير 78 گرامي باد

۱۳۹۲ تیر ۸, شنبه


این چه جهانی‌ است که عریان شده، این همه زشتی است نمایان شده
فطرت ناپاک در عصیان شده، کشتن همنوع چه آسان شده
کاخ شرف آه، چه ویران شده، چهره ابلیس فراوان شده
جهل و خرافات و نداری و رنج، طفه شیاد به نادان شده
هبّ و ز‌ر و مال به مسکین خطا است، ثروت ما سهم جماران شده
ملت ما خواب زده خویش را، سیل به ایران زده ویران شده
ملک جم و شوکت جمشید کو، وای وطن ملک رذیلان شده
آن شاه پر دانش و بینش کجا است، شیخ دَنی آمده سلطان شده
ظلم پذیری تو‌ای هم وطن، ظلم پذیری تو‌ای هم وطن, رونق بازار پلیدان شده
شکوه چرا میکنی‌ از روزگار، شکوه چرا میکنی‌ از روزگار, بی‌ خردی باعث حرمان شده

پاینــــــــــده ایــــــــــران

یورش وحشیانه و ضرب و شتم زندانیان بی دفاع


بنابه گزارشات رسیده به «فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران »یورش وحشیانه گارد ویژه زندان به فرماندهی بهرام کشتکار رئیس اطلاعات زندان به زندانیان بی دفاع در روز نیمه شعبان که رژیم ولی فقیه آن را روز جشن می نامد.

روز دوشنبه ۳ تیرماه مصادف با نیمه شعبان که یکی از جشن های بزرگ مذهب شیعه محسوب می شود ، مسئولان زندان مرکزی بندرعباس علاوه بربستن هواخوری بندها وقطع تلفنهای زندان و محروم کردن زندانیان از تماس تلفنی با خانواده های خود ،حدود ساعت ۱۸:۳۰ رئیس اطلاعات زندان مرکزی بندرعباس بهرام کشتکار همراه با ۵۰ نفر از گارد ویژه زندان به بند ۱ حمله ور شدند و تمام ۱۵ سلول این بند را به طرز وحشیانه ای بهم ریختند و زندانیان را به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند.

بهرام کشتکار رئیس حفاظت اطلاعات زندان که خود وارد کننده موادمخدر به بندهای مختلف زندان است و ازاین کار مبالغ هنگفتی پول از زندانیان به جیب می زند هر از چند گاهی به طرزی وحشیانه به بندهای زندان به قصد کشف مواد مخدر یورش می برد و علاوه بر اینکه وسایل زندانیان را تخریب کرده و یا می رباید و زندانیان بی دفاع را مورد ضرب و شتم قرار می دهد .

وی این کار را از طریق عوامل مافیایی خود که از عوامل سرکوب زندانیان هستند انجام می دهد چرا که هرگز مواد مخدر باندهای مافیایی زندان لو نمی رود و مواد مخدری از انها کشف نمی شود ؟ این در حالیست که خودشان هم مصرف کننده و هم فروشنده مواد هستند و همیشه مقدار قابل توجهی مواد مخدر همراه دارند.

بهرام کشتکار این جنایتکار علیه بشریت به بهانه کشف مواد مخدر با هماهنگی قبلی با باندهای مافیایی اش به داخل بندها یورش می برد و گاردهای ویژه مورد اعتماد خود را به طرزی هماهنگ شده به اتاق باندهای مافیایی زندان می فرستد تا مبادا وسایل آنها تخریب شود .

باندهای مافیایی زندان غالبا از قاچاقچیان مسلح و بسیار خطرناک هستند و احکام اعدام آنها صادر شده و برای به تعویق افتادن اجرای حکم اعدام هر کاری انجام می دهند و اگر لازم باشد با سربازان زندان هم درگیر می شوند زیرا نهایتا با وساطت کشتکارسرباز کتک خورده مجبور به کوتاه امدن می شود.

لازم به ذکر است در بند ۱ ، ۲۹۱ زندانی وجود دارد ریس حفاظت به جای اینکه به وضعیت بهداشت و تغذیه زندانیان رسیدگی کنند به طوریکه بیشتر زندانیان از سوء تغذیه و بیماریهای مختلف در اثر بهداشت نامناسب رنج می برند به طرزی جنایتکارانه از هر طریق ممکن برای زندانیان بی دفاع پرونده سازی می کند تا از انها اخاذی نماید.

زندانی سیاسی ارژنگ داودی تنها زندانی سیاسی محبوس در بند ۱ زندان مرکزی بندرعباس می باشد

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران یورش وحشیانه و ضرب و شتم زندانیان بی دفاع توسط بهرام کشتکار رئیس اطلاعات زندان مرکزی بندرعباس را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت آخوند علی خامنه ای و آخوندها و عوامل همدست او را به مراجع بین المللی قضایی است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

۶ تیرماه ۹۲ برابر با ۲۷ ژون ۲۰۱۳


گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید
کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد
گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد
سازمان عفو بین الملل

۱۳۹۲ تیر ۷, جمعه

گوشه ای از جنایات اعراب در ایران..





گوشه ای از جنایات اعراب در ایران..


در سال ۶۳۶ میلادی اعراب مسلمان به ایران حمله کردند. بسیاری از ما از جنایت اعراب کم و بیش شنیده ایم. اما از اسناد و جزئیات این وقایع بی‌ خبریم. این فقر آگاهی‌ تا آنجا پیش رفته است که متاسفانه عده‌ای نیز بر این گمان هستند که ایرانیان با آغوش باز به استقبال اعراب شتافتند!!! 

اسناد جنایات اعراب در کتاب های معتبر بیان شده است.
سوزاندن شهر، آتش زدن کتب، برکندن درختان، کشتار مردان و برده‌ گرفتن زنان و کودکان و فروش آنان در بازارهای عربستان از جمله این جنایت بود. بارها کار بدان جا رسانیدند که مردان اسیر را می کشتند تا جوی خون برانند.
ایرانیان در جنگ جلولاء و جنگ نهاوند از خود مقاومت درخشانی نشان دادند. در این جنگ تعداد فراوانی از زنان و کودکان ایرانی به اسارت رفتند و از اموال و غنیمت ها؛ چندان نصیب اعراب مسلمان گردید که در هیچ کتابی اندازه ی آن ذکر نشده است. عبدالحسین زرین کوب در کتاب دو قرن سکوت می نویسد: فاتحان، گریختکان را پی گرفتند؛ کشتار بیشمار و تاراج گیری باندازه ای بود که تنها سیصد هزار زن و دختر به بند کشیده شدند.شست هزار تن از آنان به همراه نهصد بار شتری زر و سیم بابت خمس به دارالخلافه فرستاده شدند و در بازارهای برده فروشی اسلامی به فروش رسیدند ؛ با زنان در بند به نوبت همخوابه شدند و فرزندان پدر ناشناخته ی بسیار بر جای نهادند.


پس از تسلط اعراب نیز ایرانیان هرگز دست از مقاومت در برابر آنان بر نداشتند. درطول سالهای اشغال در همه شهر ها و ولایات ایران؛ اعراب مسلمان با مقاومت های سخت مردم روبرو شدند. در اکثر شهرها؛ پایداری و مقاومت ایرانیان بیرحمانه سرکوب گردید که به موارد ذیل می توان اشاره کرد:
در حمله به سیستان؛ مردم مقاومت بسیار و اعراب مسلمان خشونت بسیار کردند بطوریکه ربیع ابن زیاد ( سردار عرب ) برای ارعاب مردم و کاستن از شور مقاومت آنان دستور داد تا صدری بساختند از آن کشتگان ( یعنی اجساد کشته شدگان جنگ را روی هم انباشتند ) و هم از آن کشتگان تکیه گاهها ساختند؛ و ربیع ابن زیاد بر شد و بر آن نشست و قرار شد که هر سال از سیستان هزار هزار ( یک میلیون ) درهم به امیر المومنین دهند با هزار غلام بچه و کنیز. ( کتاب تاریخ سیستان صفحه۳۷، ۸۰ - کتاب تاریخ کامل جلد1 صفحه ۳۰۷)

در حمله اعراب به ری مردم شهر پایداری و مقاومت بسیار کردند ؛ بطوریکه مغیره ( سردار عرب ) در این جنگ چشمش را از دست داد . مردم جنگیدند و پایمردی کردند... و چندان از آنها کشته شدند که کشتگان را با نی شماره کردند و غنیمتی که خدا از ری نصیب مسلمانان کرد همانند غنائم مدائن بود .( کتاب تاریخ طبری؛ جلد پنجم صفحه ۱۹۷۵)

در حمله به الیس؛ جنگی سخت بین سپاهیان عرب و ایران در کنار رودی که بسبب همین جنگ بعد ها به « رود خون » معروف گردید در گرفت. در برابر مقاومت و پایداری سرسختانه ی ایرانیان؛ خالد ابن ولید نذر کرد که اگر بر ایرانیان پیروز گردید « چندان از آنها بکشم که خون هاشان را در رودشان روان کنم » و چون پارسیان مغلوب شدند؛ بدستور خالد « گروه گروه از آنها را که به اسارت گرفته بودند؛ می آوردند و در رود گردن می زدند » مغیره گوید که « بر رود؛ آسیاب ها بود و سه روز پیاپی با آب خون آلود؛ قوت سپاه را که هیجده هزار کس یا بیشتر بودند؛ آرد کردند ... کشتگان ( پارسیان ) در الیس هفتاد هزار تن بود.( کتاب تاریخ طبری؛ جلد چهارم؛ صفحه ۱۴۹۱- کتاب تاریخ ده هزار ساله ایران؛ جلد دوم برگ 123)

در شوشتر؛ مردم وقتی از تهاجم قریب الوقوع اعراب با خبر شدند ؛ خارهای سه پهلوی آهنین بسیار ساختند و در صحرا پاشیدند. چون قشون اسلام به آن حوالی رسیدند ؛ خارها به دست و پای ایشان بنشست ؛ و مدتی در آنجا توقف کردند. پس از تصرف شوشتر ؛ لشکر اعراب در شهر به قتل و غارت پرداختند و آنانی را که از پذیرفتن اسلام خود داری کرده بودند گردن زدند. (کتاب الفتوح صفحه ۲۲۳ – کتاب تذکره شوشتر؛ صفحه۱۶ )

در حمله به نیشابور؛ مردم امان خواستند که موافقت شد؛ اما مسلمانان چون از اهل شهر کینه داشتند؛ به قتل و غارت مردم پرداختند؛ بطوریکه « آنروز از وقت صبح تا نماز شام می کشتند و غارت می کردند. (کتاب الفتوح؛ صفحه ۲۸۲)

در حمله ی اعراب به گرگان؛ مردم با سپاهیان اسلام به سختی جنگیدند؛ بطوریکه سردار عرب از وحشت؛ نماز خوف خواند . پس از مدتها پایداری و مقاومت؛ سرانجام مردم گرگان امان خواستند و سعید ابن عاص به آنان « امان » داد و سوگند خورد « یک تن از مردم شهر را نخواهد کشت » مردم گرگان تسلیم شدند؛ اما سعید ابن عاص همه ی مردم را بقتل رسانید؛ بجز یک تن؛ و در توجیه پیمان شکنی خود گفت: « من قسم خورده بودم که یک تن از مردم شهر را نکشم! .. تعداد سپاهیان عرب در حمله به گرگان هشتاد هزار تن بود. (کتاب تاریخ طبری جلد پنجم صفحه ۲۱۱۶ - کتاب تاریخ کامل؛ جلد سوم ؛ صفحه ۱۷۸ )

پس از فتح" استخر" (سالهای 28-30 هجری) مردم آنجا سر به شورش برداشتند و حاکم عرب آنجا را کشتند. اعراب مسلمان مجبور شدند برای بار دوم" استخر" را محاصره کنند.مقاومت و پایداری ایرانیان آنچنان بود که فاتح "استخر" (عبدالله بن عامر) را سخت نگران و خشمگین کرد بطوریکه سوگند خورد که چندان بکشد از مردم " استخر" که خون براند. پس خون همگان مباح گردانید و چندان کشتند خون نمی رفت تا آب گرم به خون ریختندپس برفت و عده کشته شدگان که نام بردار بودند "چهل هزار کشته " بودند بیرون از مجهولان.(کتاب فارسنامه ابن بلخی صفحه 135-- کتاب تاریخ کامل؛ جلد سوم صفحه 163)

مردم کرمان نیز سالها در برابر اعراب مقاومت کردند تا سرانجام در زمان عثمان؛ حاکم کرمان با پرداخت دو میلیون درهم و دو هزار غلام بچه و کنیز؛ بعنوان خراج سالانه؛ با اعراب مهاجم صلح کردند.(کتاب تاریخ یعقوبی صفحه 62 -کتاب تاریخ طبری جلد پنجم صفحه 2116, 2118 - کتاب تاریخ کامل؛ جلد سوم صفحه 178,179)

جنایات اعراب تنها به این شهر‌ها ختم نشده است و اینها تنها گوشه‌ای از تاراج میهنمان به دست تازیان بود و آشکارا مقاومت ایرانیان در برابر آنان را ثابت می‌کند. اگر شهر خاصی‌ مورد نظر شما بود خوشحال خواهم شد که روایت آنرا شرح دهم.



در کتاب عقدالفرید جلد ۲ صفحه ۵ -سخنی از خسرو پرویز نقل شده که می گوید: اعراب را نه در کار دین هیچ خصلت نیکو یافتم و نه در کار دنیا. آنها را نه صاحب عزم و تدبیر دیدم و نه اهل قوت و قدرت. آنگاه گواه فرومایگی و پستی همت آنها همین بس که آنها با جانوران گزنده و مرغان آواره در جای و مقام برابرند .فرزندان خود را از راه بینوایی و نیازمندی می کشند و یکدیگر را بر اثر گرسنگی و درماندگی می خورند.از خوردنیها و پوشیدنیها و لذتها و کامروانیهای این جهان یکسره بی بهره اند.



شرم و ننگ بر ایرانیانی که آگاهانه این راستیهای تاریخ را نادیده می گیرند.

۱۳۹۲ تیر ۶, پنجشنبه

تا به کی؟؟؟!!!

باز هم نرخ دلار رشد صعودی پیدا کرد.!!
همزمان با انتخابات و ایجاد جوی روانی از سوی دولتمردان ایران با این ترفند که امید به مردم برگشته و از این به بعد مردمی که خسته از رشد روزافزون قیمتها و درگیر با مسائل مالی بودند روزنه ای از امید در آنها دمیده شده بود، به ناگاه شاهد کاهش شدید قیمت دلار بودیم . 
این امر از سوی عده زیادی از مردم که تمامی سرمایه شان را صرف خرید دلار و طلا نموده تا اندک سرمایه خویش را در سایه سقوط ارزش ریال حفظ کنند با شوکی عظیم مواجه شدند. متاسفانه باز هم ترفند دولت کارساز بود و مردم ما به این دلیل که مبادا اندک سرمایه خود را از دست ندهند سریعا اقدام به فروش ان در بازار نمودند. در این چند روز ما شاهد این امر بودیم که در صرافیها میزان فروش دلار از سوی مردم چند برابر نسبت خرید آن بود و افراد که دلار را با قیمت بالاتر خریداری نموده بودند با زیر قیمت خرید خود اقدام به فروش آن نمودند که این امر ضربه ای کاری بر پیکر آنان بود. اما بعد از چند روز دوباره شاهد افزایش بی رویه قیمتها بودیم و باز هم شوکی دیگر .
این نیز ترفندی ناجوانمردانه از سوی دولتمردان بود تا بتوانند این گونه دلارها را از کنج خانه ها به سوی بازار روانه سازند. تا به کی باید شاهد این گونه سوء استفاده ها از سوی دولتمردان خود باشیم و تا به کی باید از مردم ساده و بی آلایش ما سوء استفاده ابزاری کنند . 
اندکی به خود آییم و زود جوگیر بحرانهای سیاسی که از سوی قدرتمندان جامعه ما ایجاد میشود نشویم . با داغ کردن بازار انتخابات ، امتیازات بسیار زیادی را چه از داخل کشور و چه از خارج کشور بدست آوردند اما باز هم اندکی به فکر مردم بینوای خود نیستند. 

۱۳۹۲ تیر ۵, چهارشنبه

شيوه سياست



براى حافظه سياسى برخى كه تلاش مى نمايند از ادبيات جام زهر براى تغيير رژيم بهره بگيرند.
على خامنه اي يك ديكتاتور است كه خويشتن را با شيوه سركوب و كشتار مردم بر مسند قرت نگه داشته است و برعكس شيوه سياست ديكتاتورهاى كلاسيك، براى پيشبرد سياستهايش از سيستم توتاليسم مذهبى بهره مى گيرد. برغم اينكه تمام محورهاى قدرت رژيم حول على خامنه اى مى جرخد، اما وى يكى از اجزاى مهم اين سيستم مافيايي ست، 
بديهى كه با مرگ وى شايد اختلالى در سيستم بوجود بياد اما بدون ترديد آنرا نابود نخواهد ساخت . بلكه نابودى آنرا شتاب خواهد داد. لذا براى تغيير اين رژيم بايد كل سيستم را هدف قرار بدهيم . 

۱۳۹۲ تیر ۳, دوشنبه

دو مار سمی در بند زنان زندان اوین

• به گزارش کلمه، بعد از آنکه دو مار سمی در بند زنان زندان اوین دیده شد، زندانیان زن موفق شدند یکی از مارها را که طولش به نیم متر می رسد، بکشند. اما هنوز موفق نشده اند که مار دوم را پیدا کنند و این موضوع آرامش را از زندانیان زن گرفته است.
وجود مار تا کنون در بند بی سابقه بوده و زندانیان نمی دانند این مارها از کجا و چه وقتی وارد بند شده اند.
سیمین بهبهانی:
قلم چرخید و فرمان را گرفتن...
ورق بر گشت و ایران را گرفتن...
به تیتر"شاه رفت" اطلاعات...
توجه کرده، کیهان را گرفتن...
چپ و مذهب گره خوردند و شیخان...
شبانه، جای شاهان را گرفتند...
همه از حجره ها بیرون خزیدند...
به سرعت سقف و ایوان را گرفتند...
گرفتند و گرفتن، کارشان کارشان شد...
هر آنچه خواستند، آنرا گرفتند...
به هر انگیزه و با هر بهانه...
مسلمان ، نا مسلمان را گرفتند...
سراغ سفره ها نفتی نیامد...
ولیکن، در عوض نان را گرفتند...
یکی نان خواست، بردنش به زندان...
از آن بیچاره...دندان را گرفتند...
فلان ملا،مخالف داشت بسیار...
مخالف های ایشان را گرفتند...
بده مژده، که دزدان خزانه...
که شا کی های آنان را گرفتند...
چو شد در آستان قدس دزدی...
گداهای خراسان را گرفتند...
به جرم اختلاس شرکت نفت...
برادرهای دربان را گرفتند...
غذا را آشپز چون شور میکرد...
سر سفره نمکدان را گرفتند...
چو آمد سقف مهمانخانه پائین...
به حکم شرع، مهمان را گرفتند...
به قم، از روی توضیح المسائل...
همه اغلاط قرآن را گرفتند...
به جرم ارتداد از دین اسلام...
دوباره شیخ صنعان را گرفتند...
به ما درد و مرض دادند بسیار...
دلیلش اینکه درمان را گرفتند...
همه اینها جهنم، این خلایق ...
زمردم دین و ایمان را گرفتند...

۱۳۹۲ تیر ۲, یکشنبه

"سیاست بازی"؛ انحراف حقوق بشری!


مرگ خاموش زندانیان عقیدتی در سایه ی سکوت فعالان سیاسی و بی توجهی مقامات رژیم جمهوری اسلامی

در روزهایی که  "سیاست بازی ها" پیرامون مقولات پوچی مانند انتخابات حکومت اسلامی و... تیتر اخبار ایران می شود، رژیم جمهوری اسلامی این پروا و پروانه را بیشتر می یابد تا با فریب خبری رسانه ها و کنشگران، به نقض مستمر حقوق زندانیان عقیدتی بپردازد.

سیاست نظام اسلامی در زمینه ی حقوق انسانی، نه تنها به سوی بهبود و مثبت سازی نمی رود، بلکه به طرز روزافزون رو به پسرفت و بدتر شدن دارد.

تمام این شکنجه ها و زجرکش کردن ها  آگاهانه در جهت پیشبرد سیاست و به سکوت کشاندن زندانیان و خانواده هایشان  است.

رژیم جمهوری اسلامی در زمینه ی مرگ زندانیان عفیدتی، دست بلند و سابقه ی درازی دارد؛ اکبر محمدی، زهرا کاظمی، زهرا بنی یعقوب،
ستار بهشتی  کشته شدگان زندان کهریزک و... از جمله زندانیان سیاسی بودند که در سالهای گذشته به دلیل فشارهای درون زندان، اعم از شکنجه، فشار روانی، که به واسطه ی شکنجه، فشار روانی، فقدان امکانات بهداشتی-درمانی و... به آنها دچار شدند و عدم رسیدگی به وضع وخیم آنان، دچار مرگ شدند.

مسمولیت مستقیم تمامی این تلفات جانی، بدون شک 
رژیم جمهوری اسلامی و شخص خامنه‌ای است 

روز جمعه نیز یکی دیگر از زندانیان عقیدتی از طیف فعالین حقوق کارگری بنام "افشین اسانلو" که بیش از چهار سال را در اوین و رجایی شهر سپری کرده بود و به گفته ی برادرش منصور اسانلو  پیش از دستگیری هیچ بیماری نداشته، در زندان رجایی شهر کرج به دلیل فشارهای شکنجه گران و بی توجهی به وضعیت  بیماری که در جریان همین فشارها به آنها مبتلا شده بود، در اثر حمله ی قلبی در گذشت.
بی تفاوتی کنشگران حقوق بشری، روز به روز بیشتر و بدتر می شود و نگرانی از این زمینه همیشه وجود خواهد داشت.


تنها در سایه ی حرکتی عملی و موثر در راستای افزایش و شدیدتر کردن فشارها بر سران جمهوری اسلامی و متوجه کردن این حکومت سرکوبگر به نگرانی های بین المللی در ضمینه ی حقوق زندانیان است، که می توان مانع تکرار چنین رخدادهای ناگواری در مورد عزیزان دیگری چون: آرش صادقی و محمدرضا پورشجری شد.

۱۳۹۲ تیر ۱, شنبه

ندا؛ نترس...




ندا؛ سالگرد تو بود و من به این فکر می‌کردم چه اتفاقی افتاد که قاتل تو دوباره عادل شده؟
ندا؛ اگر امروز بودی همین اصلاح طلبها تو رو به جرم شعارهای براندازانه تحویل نیروهای امنیتی میدادن.
ندا؛ اگه زنده مونده بودی و میرفتی زندان، چه بسا همین اصلاح طلبها تو دسته غیر خودی قرارت میدادن و همیشه اسمت رو سانسور می‌کردن.
ندا؛ نگاه تو از یاد من نرفته.
ندا؛ نترس...

به جریان انداختن مجدد اتهام محاربه علیه زندانی سیاسی ارژنگ داودی




بنابه گزارشات رسیده به «فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران»وزارت اطلاعات قصد دارد پرونده سازی که بازجویان وزارت اطلاعات علیه زندانی سیاسی ارژنگ داودی تحت عنوان محاربه نموده و مدتی مسکوت گذاشته بودند را به جریان بیاندازد.
روزسه شنبه ۲۸ خرداد ماه از شعبه ۱ دادگاه انقلاب کرج فردی به نام عاصفی رئیس این شعبه که از افراد وزارت اطلاعات می باشد و به پرونده های زندانیان سیاسی رسیدگی می کند با وکیل آقای داودی تماس گرفته و از وی خواسته بودند که به منظور حضور در دادگاه غیابی موکلش به دادگاه انقلاب مراجعه نماید.
وکیل زندانی سیاسی ارژنگ داودی در شعبه ۱ دادگاه انقلاب حضور یافت ولی به آنها یادآوری نمود که چون موکلش آخرین دفاعیات خود را ابراز ننموده است و حضور وی در دادگاه الزامی است .پس از آن قرار شده است که زندانی سیاسی ارژنگ داودی از زندان مرکزی بندرعباس که یکی از مخوفترین زندانهای ولی فقیه می باشد جهت محاکمه توسط عاصفی بر مبنای اتهام محاربه ( هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران) در شعبه ۱ دادگاه انقلاب کرج حاضر شود.


از طرفی دیگری در اثر شکنجه های وحشیانه زندانی سیاسی ارژنگ داودی در شکنجه گاه وزارت اطلاعات بند ۲۰۹ زندان اوین زانوی سمت راست وی آسیب جدی دیده است ولی از آن زمان تاکنون از درمان جدی وی خوداری می کنند.پس از تبعید وی به زندان مخوف بندر عباس و نبود امکان تحرک و منع کردن وی از ورزش کردن توسط کشتکار مسئول اطلاعات زندان شرایط زانوهای وی حاد شده و او به سختی قادر به برخواستن و نشستن می باشد و دائما باید دردهای طاقت فرسا را تحمل نماید.
زندانی سیاسی ارژنگ داودی از سال ۱۳۸۲ تا به حال در زندان بسر می برد و در طی این مدت تحت وحشیانه ترین شکنجه ها قرار گرفته است و هر از گاهی بازجویان وزارت اطلاعات او را به سلولهای انفرادی منتقل می کنند و تحت شکنجه های قرون وسطایی قرار می دهند که تا به حال منجربه صدمات جدی و مزمن بر وی گردیده است و علیرغم اینکه در زندان بسر می برد پرونده های متعددی علیه وی گشوده اند.
آخرین بار یکی از بازجویان وزارت اطلاعات که دستور تبعید وی را به زندان مخوف بندر عباس صادر نمود به زندانی سیاسی ارژنگ داودی گفت : «می فرستمت بندرعباس که آب بری نصف بشی »
بازجویان ولی فقیه برای وادار کردن وی به سکوت، همسرش را به مدت ۴ ماه در سلولهای انفرادی تحت شکنجه های جسمی و روحی قرار دادند.دفتر ولی فقیه آخوند علی خامنه ای دستور مصادره منزل شخصی وی را صادر نمود و در حال حاضر در دست یکی از افراد آنها می باشد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، به جریان انداختن پرونده مسکوت شده توسط بازجویان و زارت اطلاعات و یکی از افراد آنها به نام عاصفی در دادگاه انقلاب کرج ، در حالی که او بیش از ۱۰ سال در زندان بسر می برد را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و گزارشگر ویژه خواهان ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت ولی فقیه آخوند علی خامنه و سایر آخوندهای همدست وی به مراجع قضایی بین المللی است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی درایران
۳۱ خرداد ۹۲ برابر با ۲۱ ژوئن ۲۰۱۳


گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید
کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد
گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد
سازمان عفو بین الملل

۱۳۹۲ خرداد ۳۰, پنجشنبه

"درد دل با ندا آقاسلطان "






ندا جان. می دونی چی شد ؟ خیلی ها رفتن رای دادن . اصلا براشون مهم نبود که تو بیگناه کشته شدی .

ندا جان می دونی چی شد ؟ ستار هم بعد از تو کشتند . بیچاره مادرش ! هنوز غمگین و منتظره که یه روز یکی بیاد قاتلش رو محاکمه کنه .

ندا جان می دونی چی شد ؟! مامانت و هدی و بابات اینا اصلا رای ندادن ولی همه جا شایعه افتاد که رای دادن . حتی مادر سهراب که رای نداده بود هم پشت سرش دروغ گفتند که رای داده !

ندا جان می دونی چی شد ؟ من میگم نفرین بر سال 57 و نفرین بر 88 ... چون همه رو بدبخت کرد ...

ندا جان می دونی چی شد ؟ مشکل ما دولت نیست . مشکل ما اکثریت مردم هستند . همین ببعی ها که خشنودی ملاها رو به خون تو و ستار ترجیح دادند

ندا جان می دونی چی شد ؟ من دیگه هیچ افتخاری نمی کنم به این وضعیت و افکار مردم و مام وطن . اصلا انگار امیدی نیست.

ندا جان می دونی چی شد ' ؟ من که با تو زن شدم ، ای زن . صدایت را به تاریخ قرض خواهیم داد .

سالروز جاودانی شدنت گرامی خواهر بی گناه من ♥


چهار سال از رفتن او گذشت شیر زنی که بعد ۳۰ سال, صدای مظلومیت ملت ایران رو به تمام دنیا رسوند و به جهان نشاد داد که حساب ملت ایران از رژیم خونخوار و تروریست آن جداست!! شیر زنی که با دادن جان خود ملیونها ایرانی را بیدار کرد ندا در اون روزها تنها نبود بلکه صدای او رساتر بود ولی حیف که بعد چهار سال بعضی از این مردم نا سپاس خون به ناحق ریخته شده او را پایمال کردند و این امت فراموشکار ظلومیت او را به فراموشی سپردند!
ندای عزیزم خواهر خوبم باور داشته باشم هنوز مردان و زنانی هستند که هر روز به یاد تو باشند و تا گرفتن حق و به پایین کشیدن جلادان تو تا آخرین نفس به ایستند و نگذارند خون تو پایمال بشه

به یاد تمام کشته شدگان و اعدامی‌های ۳۳ سال حکومت جمهوری اسلامی
روان آنها شاد یادشان گرامی و نامشان همیشه جاودان
__________________________________________
ندا آقاسلطان روز شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ (۲۰ ژوئن ۲۰۰۹) در محلهٔ امیر آباد تهران - خیابان کارگر شمالی، تقاطع خیابان شهید صالحی و کوچهٔ خسروی - به ضرب گلوله کشته شد. به نوشته هفته نامه تایم، لحظه جان سپردن وی پربیننده‌ترین مرگ یک انسان در تاریخ بشریت شد!!!

آرامیده است! / بهشت زهرا - قطعه ۲۵۷ - ردیف ۴۱ - شماره ۳۲

اعزام ژيلا بنی‌يعقوب به بيمارستان در پی مصدوميت شديد


خبرگزاری هرانا - ژيلا بنی يعقوب در پی اصابت شيع سنگينی در هواخوری بند زنان به سرش به بيمارستان شهدا اعزام شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران، اين روزنامه نگار زندانی در بند نسوان زندان اوين عصر روز گذشته سه‌شنبه ۲۸ خرداد ماه در هنگام استفاده از هواخوری بشدت مجروح شد.  
وی در پی اصابت شيعی سنگين که از سقف هواخوری بند زنان جدا شده بود دچار آسيب ديدگی همراه با سرگيجه و حالت تهوع شد که به دليل وخامت وضع جسمی عصر امروز به بيمارستان شهدای تجريش منتقل گرديد.
وی پس از انجام آزمايشات مقدماتی، با وجود تشخيص پزشکان مبنی بر احتمال ضربه مغزی به زندان عودت داده شد. پزشکان بيمارستان شهدا برای وی داروهايی تجويز نمودند که پس از بازگشت، مسوولان بهداری اوين اعلام کردند هيچ کدام از داروهای مورد نياز وی در زندان موجود نيست.
ژيلا بنی يعقوب دبير سرويس اجتماعی روزنامه سرمايه و سردبير کانون زنان ايرانی ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ در جريان سرکوب‌های پس از انتخابات به همراه همسرش، بهمن احمدی امويی بازداشت و در خرداد ۱۳۸۹ به يک‌سال حبس تعزيری و ۳۰ سال محروميت از شغل روزنامه‌نگاری محکوم شد.
مراسم چهارمین یاد بود ندا
پنجشنبه ٣٠ خرداد، ساعت ١٧
بر مزار آن عزیز قطعه ٢٥٧ ردیف ٤١ شماره ٣٢
در بهشت زهرا برگزار خواهد شد

همراه شویم و اطلاع رسانی کنیم

▪ خواست‌های حداقلی از رییس جمهوری اسلامی‌«منتخب»

  بنا به دستور رهبران جنبش بنفش مانند مستر بهنود از انگلیس و موسیو نبوی از بلژیک مبنی بر پایین آوردن سطح مطالبات به جهت بر نخوردن به قبای ” فرزانه “، اینجانبان مطالبات حد اقل خود را به شرح ذیل جهت استحضار ریاست جمهور محترم منتخب اعلام میداریم:

- دادن یک ملافه اضافه به زندانیان سیاسی و ٢ عدد سیگار به عنوان پاداش شرکت در انتخابات
- نصب کولر در ون‌های گشت ارشاد و پخش موسیقی ملایم مجاز در آنها
- اجازه خرید بستنی و سفا رش پیتزا تلفنی به آقایان میر ح … مو … و مهدی کر… ( به دلیل امکان ایجاد تشنج از بردن اسم معذوریم !!)
- افزایش سرعت اینترنت از دیال آپ ١٠ کیلوبایت به ١٢ کیلوبایت در دقیقه
- تغییر صفحه فیلترینگ از “با استناد به قانون جرائم رایانه ای مصادیق فهرست محتوی مجرمانه” به “جیگرتو عزیزم برا ت ضرر داره” و استفاده از رنگهای شاد ، ترحیجا بنفش یا مقدار کمی‌سبز
- توزیع مجانی یا یارانه ای داروهای ضد سرطان و شیمی‌درمانی در شهرهایی که برادارن خدوم سپاه ، پارازیت‌های سرطان زا را برای مقابله با برنامه‌های ماهواره ، پخش می‌کنند
- استفاده از باطوم‌ها و شوکر‌های با رنگ شاد با طراحی متنوع ، توسط برادران بسیج ، سپاه و نیروی انتظامی
- کاهش نیم درصدی در کمک‌های بلا عوض به کشورهای برادر ، سوریه ، فلسطین ، لبنان ، بورکینا فاسو ، جزایر قمر و ونزوئلا ، و تخصیص آن به بودجه بند انداختن خواهران زحمتکش گشت ارشاد
- اجازه چاپ یک صفحه در هر روزنامه اصلاح طلب که در ان به جای امام خامنه ای از معظم له به نام حضرت آیت الله ا لعظمی‌خامنه ای یاد شده باشد
- اجازه استخدام یا ایجاد اشتغال برای یک ١ آدم معمولی به ازای هر ١١۵ نفر برادر بسیجی و سپاهی که نهایت جمع جبری آن عدد مقدس ١١۴ ، تعداد سوره‌های قرآن کریم بشود
- اجازه تولید آدامس بادکنکی ، یا بادکنک بدون آدامس ، به بخش خصوصی ، درصورتی که برادران سپاه پاسداران و اطللاعات ، علاقه ای به این کار نداشته باشند
- اجازه واردات و یا صادرات خار شتر و هوا توسط بخش خصوصی در صورت اخذ مجوز از برداران اطلاعات و سپاه پاسدران
اینجانبان هیچ گونه مطالبه دیگری نداشته ، و درصورتی که این مطالبات موجب کدورت برادران خواص با بصیرت و دوستان جدیدا بنفش می‌شود ،حاضر به چشم پوشی از آن هستیم تا در همین حرکت فقط یک قدم! به جلو در طول ٨ سال آینده خللی وارد نگردد.

۱۳۹۲ خرداد ۲۸, سه‌شنبه

نقض حقوق بشر در ایران.


نقض حقوق بشر در ایران

 حضور زنان در ورزشگاه آزادی ممنوع شد 

به مناسبت صعود تیم ملی به جام جهانی فردا چهارشنبه ساعت ۵ عصر جشنی ۱۰۰ هزار نفری با بازیکنان تیم ملی برگزار خواهد شد. مسئولین گفته اند: در این مراسم تنها آقایان می‌توانند حضور داشته باشند و از بانوان علاقه‌مند به تیم ملی درخواست می‌شود تا از آمدن به استادیوم آزادی خودداری کنند.

بیایید تا میتوانیم این مطلب را به اشتراک بگذاریم و صدای اعتراض خود را به مسئولین برسانیم

۱۳۹۲ خرداد ۲۷, دوشنبه

صدور حکم بیست سال حبس برای شش شهروند مسیحی در شیراز






محکومیت مجتبی سیدعلاالدین حسین، محمدرضا پرتویی (كوروش)، وحید حکانی ، همایون شکوهی توسط شعبه سوم دادگاه انقلاب اسلامی شیراز به وکیل این چهار نوکیشان مسیحی ابلاغ شد.

به گزارش محبت نیوز، هر چهار نفر این افراد از نظر دادگاه با اتهام شركت در جلسات خانگی، تبلیغ و ترویج مسیحیت، ارتباط با سازمان‌های مسیحی در خارج از کشور، تبلیغ علیه نظام و برهم زدن امنیت ملی متهم ردیف اول شناخته شدند و هر یک به 3 سال و هشت ماه زندان حکم قطعی محکوم شدند.

در این میان آقایان "مجتبی سیدعلاالدین حسین" و "همایون شکوهی" جدای از حکم بدوی هریک به ۸ ماه حبس تعلیقی و خانم " فریبا ناظمیان و پسر ۱۷ ساله" ایشان " نیما شکوهی" نیز هریک به دو سال حبس تعلیقی محکوم گردیدند.

گفتنی است این حکم پس از ابلاغ ظرف مدت بیست روز پس از صدور، قابل پیگیری و اعتراض در دادگاه تجدید نظر می باشد.

پس از اعلام حکم و رای صادره از سوی دادگاه هم اکنون کلیه تماس های تلفنی این نوکیشان مسیحی از داخل زندان قطع شده است و این افراد اجازه هیچگونه تماس تلفنی با خانوادههای خود را ندارند.

لازم به ذکر است این نو کیشان مسیحی ساکن شیراز در ۱۹بهمن ماه ۱۳۹۰ پس از شناسایی و یورش به جلسه کلیسای خانگی توسط ماموران امنیتی بازداشت شدند که پیش از این نیز "مجتبی سیدعلاالدین حسین" و "همایون شکوهی"در (اردیبهشت سال ۱۳۸۷) به همراه ۸ تن از دیگر نوکیشان مسیحی ساکن شیراز به اتهام ایمان و باورهای مسیحی بازداشت و از سوی دادگاه به ۵ سال حکم تعلیقی محکوم شده بودند.

اولین دادگاه این متهمان پس از گذشت بیش از ۸ ماه انتظار در ۲۴ مهر ماه ۱۳۹۱ در محل شعبه ۳ دادگاه انقلاب اسلامی شیراز و به ریاست قاضی رشیدی برگزار و دومین دادگاه نیز در محل همین شعبه مورخ در ۸ دی ماه ۱۳۹۱ با حضور وکیل مدافع آنان برگزار شد.

۱۳۹۲ خرداد ۲۵, شنبه

هر کسی رای داد و در انتخابات شرکت کرد.



هر کسی رای داد و در انتخابات شرکت کرد.1. ضد ایرانی و ایران است 2. هر کسی رای داد و در انتخابات شرکت کرد در جنایت و دزدی در حکومت اسلامی شریک است 3. هر کسی رای داد و در انتخابات شرکت کرد دستش به خون جوانان ایران الوده است 4. هر کسی رای داد و در انتخابات شرکت کرد در قتل و اعدام ها شریک است 5. هر کسی رای داد و در انتخابات شرکت کرد ننگ و لعنت تا ابد بر شانه هایش سنگینی می کند 6. هر کسی رای داد و در انتخابات شرکت کرد نه ایرانی است و نه وجدان دارد و نه بوئی از انسانیت برده است . درود به انهائی که رای ندادند و ننگ به انهائی که در پای صندوق های انتخابات فرمایشی ایستادند تا نوبتشان برسد و در جنایت سهیم باشند.

لعنت بر خمینی و خامنه ای و همه حامیان بین المللی اش باید به همه حامیان استعماری رژیم هشدار بدهم که رژیم حاکم بر میهنم مردم مرا قتل عام میکند و حق حاکمیت آنها را سلب کرده است بنابراین ما این حق را دارم که در مقابل این رژیم بایستم و هموطنانم را هم ترغیب کنم که باید در مقابل این رژیم جنایتکار که 67 بار در کمسیونهای سازمان ملل محکوم شد بایستند ، این حق در منشور سازمان ملل متحدبرسمیت شناخته شده است و این حق ملت ماست که در مقابل رژیم وحشی حاکم بر میهن سلاح بدست بگیرند .

۱۳۹۲ خرداد ۲۳, پنجشنبه

انتخابات ریاست جمهوری و افزایش فشار بر اقلیت‌های دینی !


انتخابات ریاست جمهوری ،همواره با اگر و مگر‌های فراوان همراه بوده گروهی آن را تحریم و گروه دیگر، مردم را به شرکت در انتخابات تشویق می‌کنند. در این بحبوحه، تنها گروهی که هیچ نقشی ندارد و فقط در انتظار اعلام نتایج است، «اقلیت‌های دینی» (رسمی یا غیر رسمی) است.
« محبت نیوز» - انتخابات ریاست جمهوری در ایران، همواره با اگر و مگر‌های فراوان همراه بوده و این مشکل به جای آنکه از شور انتخاباتی بکاهد، بیشتر باعث داغ شدن تنور بحث‌ها و اعلام نظرات گوناگون در این زمینه شده است.
گروهی تحریم را تبلیغ و گروه دیگر، مردم را به شرکت در انتخابات تشویق می‌کنند. در این بحبوحه انتخاباتی، تنها گروهی که هیچ نقشی ندارد و فقط در انتظار اعلام نتایج است، «اقلیت‌های دینی» (رسمی یا غیر رسمی) است.
به گزارش« محبت نیوز» سایت روز در این باره می نویسد؛ مسیحیان ،زرتشتیان، یهودیان طبق اصل سیزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اقلیت‌های دینی شناخته شده محسوب می‌شوند و در حدود قانون می‌توانند به اجرای آئین‌های مذهبی مورد علاقه خود بپردازند. بهاییان و صابئین‌ها و پیروان ادیان دیگر به عنوان ادیان شناخته شده و رسمی محسوب نمی‌شوند، لذا از بسیاری از حقوق اجتماعی و سیاسی یک شهروند درجه یک ایرانی محروم هستند. لازم است به این نکته توجه کنیم که هرچند پیروان سه آیین زرتشتی، یهودی و مسیحی از اقلیت‌های دینی رسمی در ایران به شمارمی‌روند، ولی اجازه تبلیغ مذهبی در ایران را ندارند. درواقع هرچند اقلیت‌های دینی رسمی در اجرای مناسک مذهبی خویش آزادند، ولی از حقوق اجتماعی برابر با یک شهروند مسلمان برخوردار نیستند و اجازه تحرک و فعالیت چندانی در امور اجتماعی یا اقتصادی کشور را ندارند. به عبارت دیگر هیچکدام از پیروان اقلیت‌های دینی رسمی، اجازه احراز مشاغل حساس یا مناصب عالی در امور کشور را ندارند. مثلن در بین نیروی نظامی و انتظامی کشور، افسری را نمی‌توان یافت که پیرو یکی از ادیان سه گانه فوق باشد !
- نقض حقوق اقلیت‌های دینی
همین شور انتخاباتی و بحث‌های پیرامون آن موجب شده است تا طی یک ماه و نیم اخیر موضوع «انتخابات ریاست جمهوری» به سر فصل خبری رسانه‌ها تبدیل شود و بسیاری از خبر‌ها ازجمله موارد مربوط به نقض حقوق بشر در کشور کمتر مورد توجه قرار ‌گیرد.
شور انتخاباتی و بحث‌های پیرامون آن موجب شده است تا طی یک ماه و نیم اخیر موضوع «انتخابات ریاست جمهوری» به سر فصل عنوان خبری رسانه‌ها تبدیل شود و بسیاری از خبر‌ها ازجمله موارد مربوط به نقض حقوق بشر در کشور کمتر مورد توجه قرار ‌گیرد.
در این بین اخبار مربوط به نقض حقوق اقلیت‌های دینی که هم از منظر حقوق سیاسی و هم از نظر عددی کمترین تاثیر را در روند انتخابات ریاست جمهوری ایران دارند، نادیده گرفته می‌شوند. به نظر می‌آید « نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی با آگاهی از وضعیت موجود برای پیش بردن اهداف خود طی یک ماه و نیم گذشته که بحث انتخابات داغ و همه نگاه‌ها به این موضوع معطوف شده است، بیشترین فشار‌ها و آزار را بر شهروندان غیرمسلمان ایران وارد کرده‌اند. در واقع کارزار انتخابات ریاست جمهوری در ایران را می‌توان سرپوشی مطمئن برای پنهان نگهداشتن سرکوب اقلیت‌های دینی محسوب کرد.»
سرگرم بودن مردم و رسانه‌ها در کارزار انتخابات، بهترین زمان برای حاکمیت محسوب می‌شود تا بسیاری از پرونده‌های معوقه اقلیت‌های دینی را به جریان اندازد؛ احکام صادره در سال گذشته را به اجرا درآورد و با سراسیمگی جلسات دادگاه زندانیان بهایی و برخی از زندانیان مسیحی را پس از ماه‌ها بلاتکلیفی برگزار و حکم‌های سنگین صادر کند.

مـن رای نـمیدهـم!
به آنچه که مـــرا صد پـاره کرده است..
هم میهن مــرا آواره کرده است..
به قتـل بی دلیل به حــاکـم رذیل..
به دشمن قلـم به قاضـی ذلیـل..
مـن رای نمیدهم من رای نـمیدهـم..
به چـوبـه های دار به جـنگ و کارزار..
به فقر ملتـی در اوج افتخـــار..
به اخـتیـار تام به مـــرگ و انـهدام..
به وحــشت مـدام به قهر و انتـقــام..
مـن رای نـمیدهـم من رای نـمیدهـم..
به کشتن نفـس با خـنجــر هوس..
به مــرگ بی صـدا در گوشـه ي قفس..!

"گ و ز" سیاسی؛



دکتر حسن روحانی_فریدون سابق_ در مراسم تبلیغاتی خود به دنبال شعار "زندانی سیاسی آزاد باید گردد" از طرف مردم، گفت:

"چرا فقط زندانی سیاسی؟! باید کاری کنیم همه ی زندانی ها آزاد شوند!"


با اینحساب باید منتظر آزادی آدم کشان و دزدان و تجاوز کنندگان و قاچاقچیان و ... از زندان ها باشیم. _البته پس از کاری کردن جناب دکتر_




به این میگویند "گ و ز" یا همان باد شکم که از دهان بیرون می آید.

همین سخن تبلیغاتی آخوند "خندان" کافی است تا مشخص شود وعده های اینجناب کاملن از روی بادشکم است و به اعتبار عملی شدن همه ی وعده ها و"کاری کردن" هایش پی برد.

اما جامعه ی گوسفندی برای او سوت میکشد و دست میزند!

۱۳۹۲ خرداد ۲۱, سه‌شنبه

هم میهنان، انتصابات رژیم را باید تحریم کرد!


هم میهنان، انتصابات رژیم را باید تحریم کرد!

بر همگان واضح و روشن است که ایران، سرزمین شیران اکنون به ویرانه ای بدل گشته است و ایرانیان در فقر و فلاکت و تبعیض برای یک زندگی حداقلی تقلا میکنند. آمار لجام گسیخته اعتیاد، خودفروشی، بیکاری و تورم و غارت ثروت و منابع طبیعی ایران بدست حکومت اوباش سالار جمهوری اسلامی دلیلی دیگر بر مشروعیت ندادن به استمرار حکومت جنایت پیشه ای است که اکنون برای دستیابی به سلاح های هسته ای و تضمین ماندگاری خویش کشور را آماج تحریم های بین المللی و خطر حمله نظامی و یا تجزیه ایران قرار داده است.

آیا زمان رهایی از ناآگاهی فرا نرسیده است؟؟؟!!!..



عربها به ما آموختند برای شمارش خودمان به جای تن از نفر استفاده کنیم که خودشان برای شمارش حیوانات بکار می برند...به ما آموختند که به جای واق واق سگ بگوییم پارس که نام سرزمینمان است...به ما آموختند به جای خوراک بگوییم غذا, که خودشان به ادرار شتر میگویند...
به ما آموختند بگوییم شاهنامه آخرش خوش است, چون آخر شاهنامه ایرانی ها از عرب ها شکست می خورند.....
آیا زمان رهایی از ناآگاهی فرا نرسیده است؟؟؟!!!...

نه یک کلمه بیشتر نه یک کلمه کمتر

نه یک کلمه بیشتر 
نه یک کلمه کمتر
مرگ بر جمهوری اسلامی

مرگ بر جمهوری اسلامی، ، مرگ بر رژیمی‌ که چوب های ِ دارش بوی خون بی‌ گناهان را میدهد، خیابان‌هایش در خفقان آزادی در سکوتی مرگبار فریاد میزند، مرگ بر رژیمی‌ که خنده و شادی را بر مردم خود حرام کرده است، مرگ بر آنان که طاقت دیدن امید را بر چهرهٔ مردمان خود ندارند، مرگ بر شما که چهره‌تان از مرگ زشت تر است، مرگ بر جمهوری اسلامی

۱۳۹۲ خرداد ۱۹, یکشنبه

آماده شویم.



درود بر تمامی‌ هم رزمان عزیزم درود بر سرزمین عزیز مادری .آیا چه کس فکر آن را میکرد که یک روز به دنیا بیاییم و چشم باز کنیم و خودمان را در زندان آخوند و ملایان انگلیسی‌ ببینیم ،انگلیس همیشه برای ا زار و اذیت مردم ایران چه از دوران سلاطین ساسانی چه تا به امروز آیت‌الله کاشانی را دیدیم تا به امروز چه آخوند‌های آن موقع و چه آخوندهای امروز در ا زار و اذیت ملت ایران نقش داشتند و دارند .آخوند‌ها صولا از المنتها و عناصری تشکیل شده‌اند که برای ا زار ملت ایران و مردم ایران آماده اند و انتخاب شده اند .من این اصول را کاملا باهاش موافق هستم دین و مذهب و خرافه گری تمام ارگانهای ملت ایران را در بر گرفته است و در پوست و استخوان آنها نهادینه شده است .متن سخنم به طرف جوانان هم نسل خودم است جوانی که عشق ایران و عشق میهن و سرزمین آب و اجدادی خود هستند ،عمر انسان چندتا بهار است مگر ما در زندگی‌ چن بار به دنیا می‌‌یأیم تا کی‌ می‌خواهیم به این آخوندهای جنایت کار باج بدهیم تا کی‌ می‌خواهیم ببینیم خواهر ما در کشورهای عربی‌ تن‌ فروشی می‌کند ؟ چه چیز از ایران باقی‌ گذشته اند این دکان دا ران دین آخه کجای این دنیا دیدین که ملتی آنقدر ناا سیونلیست و آرام باشند .چرا خودمان را به خواب خرگوشی زده ایم چرا در برابر ظلم جنایت تجاوز دزدی سکوت اختیار کردیم چرا به فکر ایران و و نسلهای آینده خود نیستیم چرا منتظر آن هستیم دیگران برای ما تصمیم گیری کنند . آیا این را میدانستید که اگر غرب به ایران حمله کند ایران ما تجزیه که میشود هیچ همیشه در ایران جنگ و بد بختی در پیش خواهیم داشت آیا میدانید اگر سکوت کنیم با سکوت خود ایران را با دست خود ویران کرده ایم. بیاییم برای یک دفعه ولی‌ برای همیشه هم دنیا و هم به خود و تاریخ ایران نشان دهیم که ما باز هم می‌‌توانیم چه بسا اگر باهم متحد و یک صدا بشویم فرقی‌ ندارد که از چه گروه و دست هستیم مهم این است که متحد بشویم و تکلیف خود را با نظام حاکم مطلقِ درون ایران یک سر ه کنیم . بس است لجاجت بس از خود کامگی بس است تکروی و فقط خود بینی‌ چقد باید در دنیا خا ر شویم تحقیر شویم آبرو و حیثیت برای ما نمانده است .بیاییم به فکر ایران و نسلهای آینده ایران باشیم همه به ایران فکر کنیم .

۱۳۹۲ خرداد ۱۶, پنجشنبه

تنها راه چاره سرنگونی این حکومت است.



بعد از ۳۴ سال تازه میخوان اصلاحات انجام بدن حکومتی  که از اول غلط بود با اصلاحات درست نمی‌شه.

مردم آگاه شدن دیگه بازیچه حرفای این رژیم سیاه اندیش و کفتار صفت را نمیشوند.

من معتقدم رژیم جمهوری اسلامی رژیم مستقل و کثیفی است که جز با یک قیام مسلحانه مردمی و یا حمله خارجی از بین نخواهد رفت. (هرچند امیدوارم شق دوم هرگز اتفاق نافتد.)

احتمال اصلاح یا مضمحل نمودن چنین ساختاری با سیاستهای اصلاح طلبانه غیر ممکن است و چاله ای که ملت ایران در آن اسیر شده تنها با فداکاری و هزینه پرخواهد شد.
برای من دمکراسی، حقوق بشر و برابری از اصولی است که حاضرم جان خویش را نیز برای آن بدهم.

این روزها که صحبت انتخابات گرم است و نه احمدی نژاد توانست در رد صلاحیت خلف خود مشایی آن حرکتی را بکند که ادعا کرده بود و نه اصلاح طلبان در رد صلاحیت رفسنجانی کنشی از خود نشان دادند، بحث تحریم انتخابات داغ تر از قبل شده است.

با این وجود هنوز عده ای بر این باورند که اگر ما اعلان کنیم که انتخابات را تحریم کرده ایم و مردم اقبال نشان دهند ما خراب خواهیم شد. جالب اینکه این حرف معمولا از دهان کسانی خارج میشود که برای خود اشرافیت سیاسی قائلند. این حرف از کسی که خود را حتی اندکی آگاه تر و پیشرو تر احساس کند و وظیفه آگاهی بخشی به مردم را بر شانه های خود حس کند بعید است.

مطمئنم روزی آیندگان به ما خواهند خندید که فریب چنین ارتجاع و بنیادگرایی عریانی را خوردیم و 34 سال آن راتحمل نمودیم و حتی گمان و سعی به اصلاح آن بردیم.

بازداشت سه تن از نوکیشان مسیحی در اصفهان

خبرگزاری هرانا - طی هفته گذشته، سه تن از نوکیشان مسیحی در اصفهان بازداشت شده اند.
بنا به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، محمدرضا فرید، سعید صافی و حمیدرضا قدیری، از اعضای کلیسای خانگی استان اصفهان، روز چهارشنبه هشتم خرداد ماه ۹۲، توسط ماموران امنیتی بازداشت و به محلی نامعلوم منتقل شدند.
این گزارش می افزاید: بعد از ظهر روز چهارشنبه، هنگامی که تعدادی از نوکیشان مسیحی جهت مراسم نیایش در منزل آقای قدیری گردهم آمده بودند، ماموران لباس شخصی مجهز به سلاح و بیسیم، با ورود ناگهانی و خشونت آمیز به آن محل، اقدام به تفتیش محل، ضبط کتب و سی دی های موجود و همچنین برخورد اهانت آمیز با آنان نمودند.
ماموران پس از سوال و جواب از حاضران در محل، اقدام به بازداشت و انتقال محمدرضا فرید، حمیدرضا قدیری و سعید صافی کرده و ضمن ضبط کارتهای شناسایی دیگر حضار در محل، به آنها هشدار داده اند که از اطلاع رسانی پیرامون این دستگیری خودداری کنند.
هنوز از محل بازداشت و وضعیت این نوکیشان مسیحی خبری منتشر نشده و پیگیری خانواده ها و دوستان این بازداشت شدگان، بی نتیجه مانده است.
گفتنی است، محمدرضا فرید و سعید صافی (از نوکیشان مسیحی افغانستان)، گردانندگان وبلاگ «نجات ما» بودند، که چندی پیش توسط نهاد قضایی «کار گروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه»، مسدود شده بود.
آزار و فشار بر نوکیشان مسیحی طی سالهای اخیر افزایش چشمگیری داشته، و تعدادی از اعضای کلیساهای خانگی، تحت مخاطره، بازداشت، ربایش و شکنجه قرار گرفته اند.
هفته پیشتر روز سه شنبه ۳۱ اردیبهشت نیز، رسانه های خبری از بازداشت، کشیش روبرت آسریان، از رهبران کلیسای جماعت ربانی در تهران و تعطیلی این کلیسا به دلیل حضور فارسی زبانان خبر داده بودند.
هم اکنون وضعیت جسمانی کشیش زندانی بهنام ایرانی، در زندان گوهردشت وخیم گزارش شده و مقامات زندان از درمان وی خودداری می کنند.
در زندان اوین در تهران نیز، کشیش سعید عابدینی که ماه گذشته به دنبال وخامت حالش به بیمارستان منتقل شده بود، بدون کمترین رسیدگی درمانی به بند ۳۵۰ اوین برگردانده شد. او سال گذشته خاطر تشکیل کلیسای خانگی دستگیر و به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» به هشت سال حبس تعزیری محکوم شد.
در شیراز نیز، مسیحیان زندانی در زندان عادل آباد از بیماریها و شرایط نامساعد زندان رنج می‌برند. وحید حکانی یکی از زندانیان مسیحی به خاطر خونریزی دستگاه گوارشی به عمل جراحی فوری نیاز دارد، اما ماموران زندان از رسیدگی درمانی به وی خودداری می کنند. وحید حکانی و سه مسیحی دیگر، به اتهام شرکت در جلسات خانگی، تبلیغ و ترویج مسیحیت، ارتباط با سازمانهای مسیحی در خارج از کشور، تبلیغ علیه نظام و برهم زدن امنیت ملی روانه زندان شده‌اند.
کشیش محمدرضا مدبر سردبیر شبکه خبر مسیحیان فارسی‌زبان (محبت‌نیوز) چندی پیش به خبرگزاری آلمان گفته بود: "در مورد تاخیر در اعلام بازداشت برای نوکیشان مسیحی، دلایل زیادی وجود دارد. همان روز دستگیری به دلیل مشکلاتی که ممکن است برای خانواده یا خود این افراد به‌وجود بیاید نمی‌توان خبر را منتشر کرد."
به گفته کشیش محمدرضا مدبر، همچنین آمار دقیقی از نوکیشان مسیحی که در شهرهای مختلف ایران بازداشت هستند وجود ندارد و "برخی نوکیشان مسیحی نیز به صورت انفرادی فعالیت می‌کنند و هنگام دستگیری خبری از وضعیت این افراد منتشر نمی‌شود ولی می‌توان گفت که تعداد دقیق دستگیرشدگان ۲ یا ۳ برابر آن‌ چیزی است که اخبار آن منتشر می‌شود."

۱۳۹۲ خرداد ۱۵, چهارشنبه

محسن رضایی با بیرون آوردن یک اسکناس هزار تومانی از جیب اش، می گوید ارزش این پول به سیصد تومان کاهش یافته است!




محسن رضایی با بیرون آوردن یک اسکناس هزار تومانی از جیب اش، می گوید ارزش این پول به سیصد تومان کاهش یافته است!

جناب آقای محسن رضایی خدا نور به قبر شاه ببارد با ۱۰۰۰ تومان تقریبا ۱۵۰ دلار مردم می توانستند بخرند. ارزش پول ملی را به طور فاجعه آمیزی ، انقلاب ایران پایین اورد. ارزش پاسپورت ایران نیزبه همین میزان سقوط کرده است. ارزش و اعتبار یک کشور ومقبولیت بین الملل یک کشور بسته به دو متغیر می باشد:

۱- سیاست داخل کشور یعنی حاکمیت برای مردم چه شرایطی را فرا هم می کند. وضیعت اقتصادی و وضیعت حقوق بشری چگونه می باشد.

۲- سیاست خارجه یعنی کشور مربوطه به چه صورت با همسایگان خود و سایر کشورهای دنیا تعامل و رفتار می کند.

متاسفانه در هر دو عرصه، چه سیاست داخله و چه خارجه نمره جمهوری اسلامی کمتر از صفر می باشد. بدون هیچگونه اغراقی بعد از گذشت سی و چند سال، دولتداری ایران کنونی بیشتر از همه چیز، نه بر اساس منافع ملت و کشور، تعامل و مصالحه، رفاه و آزادی مردم و مقبولیت بین المللی، بلکه بر محورشعار، ستیزه جوئی، دشمن تراشی، ولایت مطلقه رهبری غیر منتخب، «قمه زنی سیاسی و دیپلماتیک»، ظهور و رمالی استوار است.

۱۳۹۲ خرداد ۱۴, سه‌شنبه

قتل يك جوان توسط ماموران سرکوبگر نيروي انتظامي در اصفهان

عکس از آرشیو.


قتل يك جوان توسط ماموران سرکوبگر نيروي انتظامي در اصفهان


بنا به گزارشها دريافتي مأموران سركوبگر نيروي انتظامي يك جوان را با ضربات قنداق سلاح به قتل رساندند.

وي كه همراه همسرش در خيابان در حركت بود، به دستگيري همسرش به بهانه بدحجابي اعتراض كرد و اجازه نداد او را با خود ببرند.
در اين هنگام يكي از مأموران جنايت پيشه با قنداق سلاح به او ضربه زد و وي را بيهوش كرد.اين جوان روز يكشنبه 12خرداد در بيمارستان شريعتي اصفهان جان سپرد

بحران آرد و نان، به دو استان دیگر نیز کشیده شد




در ادامه بحران آرد و نان در نقاط مختلف کشور، استان های مرکزی و همچنین کهگیلویه و بویراحمد نیز به این معضل دچار شدند.

به گزارش پرتال رسمی وزارت کشور، استاندار استان مرکزی اعلام کرد که "بر اساس دستور شورای امنیت کشور از امروز خروج آرد و گندم از استان ممنوع است."

علی اکبر شعبانی فرد این سخنان را در نشست ستاد اجرایی توسعه بخش کشاورزی استان مرکزی اعلام کرد.

همزمان خبرگزاری فارس روز دوشنبه گزارش کرده که ۳۰۰ هزار نفر از ساکنان روستاهای این استان با کمبود آرد و نان مواجه هستند که همین مسئله باعث بروز نارضایتی‌ها در میان ساکنان این مناطق شده است.

طی هفته های اخیر، استان‌های اردبیل٬ کردستان٬ خوزستان و آذربایجان غربی دچار کمبود و بحران نان شده اند.