۱۳۹۱ آذر ۱۱, شنبه

مُد و مُدزدگان روشنفکر





مُد و مُدزدگان روشنفکر
بهروز جاوید تهرانی

یکی از بلایای جامعه ایران مدزدگی است. یک روز فعال دانشجویی مد می‌شود، بسیجی دهن گشاد هم می‌شود فعال دانشجویی. یک روز فعال حقوق بشر مد می‌شود، جواد لاریجانی هم می‌شود فعال حقوق بشر. یک روز مبارزه بدور از خشونت و کنشگر مدنی مد می‌شود نخست وزیر دوره قتل عام هم می‌شود طرفدار مبارزه بدور از خشونت.

ولی به این دوستان آلامُد و بدور از خشونت که اگر پایش بیفتد دست هون‌ها را نیز از پشت می‌بندند عرض می‌کنم که هر گردی گردو نیست.

اگر گردن یک کودک ۸ ساله را هم بگیرید و بخواهید خفه‌اش کنید، شروع می‌کند به دست و پا زدن. این دست و پازدن را نباید با خشونت طلبی اشتباه گرفت. شما نمی‌توانید به کودک ۸ ساله بگویید، دست و پا نزن، چرا که باز تولید خشونت خواهد شد
 کینه و نفرت هردو احساسی نجیبانه‌اند، همانند عشق. مگر می‌شود عاشق آزادی، صلح و وطن بود و از دشمنان آن کینه و نفرت نداشت؟

همه این هارا گفتم که به موضوع سفارت برسم. اولا پرچمی که در سفارت ایران در برلین سوزانده شد، نه رنگ و روی پرچم ایران را داشت و نه علامت باستانی ایران در مرکزآن بود. یک ایرانی باید خیلی ظاهربین باشد که با دیدن آن تصویر احساس کند غرور ملیش جریحه دار شده است.

غرور ملی من زمانی جریحه دار شد که خبر مرگ ستار بهشتی را دنیا شنید و کسی جرأت اعتراض پیدا نکرد. غرور ملی من زمانی جریحه دار می‌شود که می‌بینم با شجاع‌ترین وکیل سرزمینم چنین برخورد می‌شود. غرور ملی من زمانی جریحه دار می‌شود که انسانهای قشری و کودنی را در مجامع بین المللی می‌بینم که به نمایندگی من خزعبلات به هم می‌بافند.

تسخیر سفارت ایران در برلین را حتی نمی‌توان با تسخیر سفارت آمریکا در ایران مقایسه کرد، زیرا اینبار نه به خواست و تحریک دولتی دیگر، بلکه به خواست جوانان معترض ایران زمین صورت گرفته است و کسی در این ماجرا گروگان گرفته نشد.

به عقیده من حرکت ۳۰ تن از جوانان آنارشیست ایرانی در برلین حرکتی بود که نشان داد مردم ایران از نقض حقوق بشر در کشور خود ناراضی‌اند و حکومت ایران، مشروعیت نمایندگی مردم ایران را ندارد و حتی اگر یک سیاست پیشه آلمانی هم بخاطر این موضوع از دولت ایران پوزش بخواهد، در اصل ماجرا هیچ تاثیری ندارد، چرا که ایشان طبق مقاوله نامه‌های جهانی باید از حریم سفارت ایران حفاظت می‌کردند که غافل گیر شدند و نتوانستند.

حرکت این ۳۰ تن نه حماقت بود و نه خشونت طلبی، حرکت ایشان فریاد نسلی بود که داغ ۳۴ سال سرکوب و خفقان را بر پیشانی دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر