۱۳۹۱ آذر ۲, پنجشنبه

اعتصاب غذای خشک ابوالفضل عابدینی در قرنطینه زندان اوین

اعتصاب غذای خشک ابوالفضل عابدینی در قرنطینه زندان اوین

Political prisoner Abolfazl Abedini has lunched dry Hunger strike! 

ابوالفضل عابدینی خبرنگار و فعال کارگری دربند که از روز جمعه در قرنطینه اوین به سر می برد از بامداد سه شنبه دست به ا
عتصاب غذای خشک زده اما مسئولان همچنان با انتقال وی به بند عمومی مخالفت می کنند.

این زندانی سیاسی که روز پنج شنبه به طور ناگهانی از زندان اوین به زندان اهواز منتقل و روز جمعه و در پی دستور ویژه دادستان به تهران بازگردانده شده بود از بامداد سه شنبه در اعتراض به وضعیت بلاتکلیفی خود در قرنطینه زندان اوین دست به اعتصاب خشک زده است.

پیش از این مسئولان به وی وعده داده بودند که به زودی به بند ۳۵۰ زندان اوین باز می گردد اما اینک مسئولان قرنطیه اوین اعلام کرده اند که ابوالفضل عابدینی برای ۳۰ روز یعنی یک ماه در بند قرنطینه خواهد بود.

این تصمیم بر این اساس گرفته شده که وی به عنوان شهادت دهنده در ماجرای قتل ستار بهشتی فعلا در دسترس نباشد تا اوضاع آرام شود و سپس وی را به زندان اهواز منتقل کنند. پیش از این مسئولان قضایی خواسته بودند که خانواده ی وی برای وثیقه اقدام کنند تا ابوالفضل عابدینی برای اولین بار به مرخصی اعزام شود که شهادت وی در حضور بازپرس زندان از آنچه دیده و شنیده بود باعث تعلیق مرخصی وی شد.

بر اساس گزارش های رسیده به کلمه فشار بر ۴۱ نفر ( + و +) از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ که در مورد علائم شکنجه روی بدن ستار بهشتی شهادت داده بودند نیز افزایش یافته است.

تا آنجا که دادستانی تهران حتی دستور داده است از اعزام زندانیان سیاسی بیمار امضا کننده برای درمان نیز جلوگیری شود.

از دو سال و نیم پیش تلفن های بند ۳۵۰ نیز به دستور مقام های ارشد قضایی قطع شده است و اکثر آنها از ملاقات حضوری و مرخصی محروم بوده اند. این در حالی است که زندانیان غیر سیاسی از امکانات نظیر مرخصی، آزادی مشروط، ملاقات حضوری و تلفن و … برخوردارند.

صبح روز دوشنبه نیز تعدادی از بانوان سیاسی دربند زندان اوین با صدور بیانیه ای به برخوردهای صورت گرفته در مورد قتل ستار بهشتی اعتراض کرده و تصریح کرده بودند: برخورد‌ها با زندانیان بند ۳۵۰ نشان دهنده فقدان تفکر، عزم و برنامه نظاممند و ریشه‌ای برای مقابله با عوامل وقوع این جنایت است و ما را درباره وضعیت سایر زندانیان و از جمله هم بندیمان نسرین ستوده نگران می‌کند. بدیهی است در کشوری که عاملان و آمران جنایت کهریزک بی‌آنکه مورد محاکمه قرار گیرند به مقام و منصبی جدید می‌رسند تکرار چنین فجایعی چندان دور از ذهن نیست.

نگاره: ‏اعتصاب غذای خشک ابوالفضل عابدینی در قرنطینه زندان اوین

Political prisoner Abolfazl Abedini has lunched dry Hunger strike! 

ابوالفضل عابدینی خبرنگار و فعال کارگری دربند که از روز جمعه در قرنطینه اوین به سر می برد از بامداد سه شنبه دست به اعتصاب غذای خشک زده اما مسئولان همچنان با انتقال وی به بند عمومی مخالفت می کنند.

این زندانی سیاسی که روز پنج شنبه به طور ناگهانی از زندان اوین به زندان اهواز منتقل و روز جمعه و در پی دستور ویژه دادستان به تهران بازگردانده شده بود از بامداد سه شنبه در اعتراض به وضعیت بلاتکلیفی خود در قرنطینه زندان اوین دست به اعتصاب خشک زده است.

پیش از این مسئولان به وی وعده داده بودند که به زودی به بند ۳۵۰ زندان اوین باز می گردد اما اینک مسئولان قرنطیه اوین اعلام کرده اند که ابوالفضل عابدینی برای ۳۰ روز یعنی یک ماه در بند قرنطینه خواهد بود.

این تصمیم بر این اساس گرفته شده که وی به عنوان شهادت دهنده در ماجرای قتل ستار بهشتی فعلا در دسترس نباشد تا اوضاع آرام شود و سپس وی را به زندان اهواز منتقل کنند. پیش از این مسئولان قضایی خواسته بودند که خانواده ی وی برای وثیقه اقدام کنند تا ابوالفضل عابدینی برای اولین بار به مرخصی اعزام شود که شهادت وی در حضور بازپرس زندان از آنچه دیده و شنیده بود باعث تعلیق مرخصی وی شد.

بر اساس گزارش های رسیده به کلمه فشار بر ۴۱ نفر ( + و +) از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ که در مورد علائم شکنجه روی بدن ستار بهشتی شهادت داده بودند نیز افزایش یافته است.

تا آنجا که دادستانی تهران حتی دستور داده است از اعزام زندانیان سیاسی بیمار امضا کننده برای درمان نیز جلوگیری شود.

از دو سال و نیم پیش تلفن های بند ۳۵۰ نیز به دستور مقام های ارشد قضایی قطع شده است و اکثر آنها از ملاقات حضوری و مرخصی محروم بوده اند. این در حالی است که زندانیان غیر سیاسی از امکانات نظیر مرخصی، آزادی مشروط، ملاقات حضوری و تلفن و … برخوردارند.

صبح روز دوشنبه نیز تعدادی از بانوان سیاسی دربند زندان اوین با صدور بیانیه ای به برخوردهای صورت گرفته در مورد قتل ستار بهشتی اعتراض کرده و  تصریح کرده بودند: برخورد‌ها با زندانیان بند ۳۵۰ نشان دهنده فقدان تفکر، عزم و برنامه نظاممند و ریشه‌ای برای مقابله با عوامل وقوع این جنایت است و ما را درباره وضعیت سایر زندانیان و از جمله هم بندیمان نسرین ستوده نگران می‌کند. بدیهی است در کشوری که عاملان و آمران جنایت کهریزک بی‌آنکه مورد محاکمه قرار گیرند به مقام و منصبی جدید می‌رسند تکرار چنین فجایعی چندان دور از ذهن نیست.‏

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر