حالا آگهیهای کبد
فروشی هم دارند کمکم کنار آگهیهای فروش کلیه برای خودشان جا باز
میکنند. پایشان به اینترنت و سایتهای آگهیهای اینترنتی هم کشیده شده
است؛ فروش قسمتی از کبد، 400 میلیون تومان/ چهار دهم از کبدم را میفروشم- سالم فوری/ فروش نیمی از کبد به بالاترین قیمت پیشنهادی، جوان 23ساله، سالم...
مشکل مالی کلید واژه تمام آگهیهای این چنینی است و نقطه مشترک همه آدمهایی که حاضرند کبد یا کلیه شان را به مزایده بگذارند. تاریخ بیشتر آگهیها مربوط به دو سال گذشته است. یکی را صاحبخانه جواب کرده و نمیتواند برای رهن خانهاش پولی دست و پا کند، دیگری بدهکار است و آن یکی تصادف کرده و دیه بر گردنش است. شاید درهای بسته، آخرین راه را جلوی پایشان گذاشته است؛ فروش تکهای از بدنشان...
به گزارش ایران پر س نیوز دیدن همین آگهیهای نصب شده روی دیوار یا نمونههای اینترنتیاش خیلیها را وسوسه کرده تا برای حل مشکلشان به این راه رو بیاورند. پارسا یکی از همینهاست. اطلاعات چندانی درباره این پیوند ندارد. یکی از آگهیها را که دیده و خودش هم درخواست داده است. البته کسی حاضر به خرید کبدش نشده است. او یکی از کلیههایش را هم برای فروش گذاشته است و البته چند خریدار کلیه داشته که یا قیمت پیشنهادیشان کم بوده یا نتیجه آزمایشهایشان جور درنمیآمده.
«پریسا جان قربان» سرپرستار بخش پیوند اعضا بیمارستان نمازی شیراز است . او میگوید: «خیلی از این فروشندهها با خود ما تماس میگیرند و ابراز تمایل میکنند برای فروش اعضایشان. یک نفر زنگ زده بود و میخواست قلبش را بفروشد. انگار اصلا متوجه نبود که بدون قلب نمیتواند زنده بماند. دیگری میخواست چشم هایش را بفروشد. از این موارد زیاد است.»
این خرید و فروش زمانی شکل تازهای پیدا میکند که در این زمینه هم دلالی وجود دارد. دلالان با چند نفر از کسانی که میخواستند کبد بفروشند تماس گرفته بودند و میخواستند معامله را جوش بدهند. اما وقتی این جراحی امکانپذیر نیست، دلالها اگر بتوانند اعتماد فروشنده را جلب کنند، مقداری پول به عنوان حقالعمل کاری میگیرند تا خریدار را به فروشنده برسانند که البته خریداری در کار نیست و فروشنده که به انگیزه حل مشکل مالی حاضر به فروش کبدش شده، باز هم ضرر میکند.
مشکل مالی کلید واژه تمام آگهیهای این چنینی است و نقطه مشترک همه آدمهایی که حاضرند کبد یا کلیه شان را به مزایده بگذارند. تاریخ بیشتر آگهیها مربوط به دو سال گذشته است. یکی را صاحبخانه جواب کرده و نمیتواند برای رهن خانهاش پولی دست و پا کند، دیگری بدهکار است و آن یکی تصادف کرده و دیه بر گردنش است. شاید درهای بسته، آخرین راه را جلوی پایشان گذاشته است؛ فروش تکهای از بدنشان...
به گزارش ایران پر س نیوز دیدن همین آگهیهای نصب شده روی دیوار یا نمونههای اینترنتیاش خیلیها را وسوسه کرده تا برای حل مشکلشان به این راه رو بیاورند. پارسا یکی از همینهاست. اطلاعات چندانی درباره این پیوند ندارد. یکی از آگهیها را که دیده و خودش هم درخواست داده است. البته کسی حاضر به خرید کبدش نشده است. او یکی از کلیههایش را هم برای فروش گذاشته است و البته چند خریدار کلیه داشته که یا قیمت پیشنهادیشان کم بوده یا نتیجه آزمایشهایشان جور درنمیآمده.
«پریسا جان قربان» سرپرستار بخش پیوند اعضا بیمارستان نمازی شیراز است . او میگوید: «خیلی از این فروشندهها با خود ما تماس میگیرند و ابراز تمایل میکنند برای فروش اعضایشان. یک نفر زنگ زده بود و میخواست قلبش را بفروشد. انگار اصلا متوجه نبود که بدون قلب نمیتواند زنده بماند. دیگری میخواست چشم هایش را بفروشد. از این موارد زیاد است.»
این خرید و فروش زمانی شکل تازهای پیدا میکند که در این زمینه هم دلالی وجود دارد. دلالان با چند نفر از کسانی که میخواستند کبد بفروشند تماس گرفته بودند و میخواستند معامله را جوش بدهند. اما وقتی این جراحی امکانپذیر نیست، دلالها اگر بتوانند اعتماد فروشنده را جلب کنند، مقداری پول به عنوان حقالعمل کاری میگیرند تا خریدار را به فروشنده برسانند که البته خریداری در کار نیست و فروشنده که به انگیزه حل مشکل مالی حاضر به فروش کبدش شده، باز هم ضرر میکند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر