۱۳۹۲ شهریور ۹, شنبه

چرا ساپورت غیرت حزب الله را تحریک می کند؟

کاری از کاوه عادل
سپیده دم



سی و چهار سال از اجباری شدن حجاب می‌گذرد، سالهاست که مصادیق متفاوتی برای بدججابی تعیین می‌شود؛ از چکمه و پوتین‌های بلند زمستانی گرفته تا آنچه که سردار رادان در سال ۱۳۹۱ اینگونه برشمرد: «پوشیدن مانتوهای تنگ و چسبان، لباس و مانتوهای آستین کوتاه و همچنین شال و روسری که موی سر از دو طرف آن پیدا باشد». اما با انتخاب حسن روحانی به مقام ریاست جمهوری، براساس اعلام نظر خود او که با اعمال محدودیت‌های فراقانونی علیه دختران و زنان مخالف است، فشار‌ها از زنان برداشته خواهد شد؟ و آیا واکنش اخیر برخی منابع به پوشیدن ساپورت و انتقاد آن‌ها از مسئولان به دلیل سهل انگاری در برخورد با این شکل به اصطلاح آنها بدحجابی، دور تازه‌ای از برخورد‌ها را با زنانی که علاقه‌مند به پوشیدن ساپورت هستند، رقم خواهد زد؟

هرانا؛بازداشت ۳۰ تن از شهروندان در جریان برگزاری کنسرت سالار عقیلی



خبرگزاری هرانا – روز گذشته کنسرت سالار عقیلی در برج میلاد تهران با ممانعت ورود جمعی از شرکت کنندگان به بهانه بدحجابی و بازداشت ایشان همراه بود.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در جریان برگزاری این کنسرت جمعی از شهروندان تهرانی پیش از ورود به سالن به دلیل آنچه بدحجابی از سوی نیروی انتظامی خوانده شد؛ ممانعت به عمل آورده و نزدیک به ۳۰ تن بازداشت شدند.

یکی از شاهدان عینی به گزارشگر هرانا گفت: «شامگاه پنج شنبه ۷ شهریور برای مشاهده کنسرت سالار عقیلی به برج میلاد تهران رفته بودم که نیروی انتظامی در نزدیکی درب و حتی محوطه سالن به ایجاد پست ایست وبازرسی کرده بود این نیرو‌ها ابتدا مانع از ورود تعداد زیادی از زنان و دختران به سالن کنسرت به بهانه بدحجابی شدند و پس از انکه قصد بازداشت یک زن را که به همراه همسرش آمده بود؛ داشتند به دلیل مقاومت این زن در مقابل نیروهای انتظامی مردم حاضر در محل اقدام به هو کردن ماموران کردند، اما این نیرو‌ها در مقابل به سمت مردم حمله کرده و بیش از ۳۰ نفر از زنان ومردان را دستگیر کرده وبا خود بردند.»

سالار عقیلی که گفته می‌شود همسرش نیز در بین بازداشت شدگان نیروی انتظامی بوده است در واکنش به بازداشت‌های صورت گرفته در بخش دوم کنسرت خود به شدت نسبت به وضعیت پیش آمده اعتراض کرد.

یک شاهد عینی به هرانا گفت: «پس از سخنان سالار عقیلی مردم حاضر نزدیک به ۱۰ دقیقه به تشویق این خواننده دست زدند و اقدام به سر دادن شعارهایی کردند.»

در پایان کنسرت مردم در حال خروج از سالن در حالی که پای خود را به زمین می‌کوبیدند وکف می‌زدند شعار می‌دادند:

طالبان حیا کن مملکتو‌‌ رها کن / دولت امید نکن نا‌امید! /ایرانی بیداره از طالبان بیزاره / نیروی انتظامی خجالت خجالت

گفتنی است: افراد دستگیر شده به مقر ناجا در خیابان وزرا و کلانتری تجریش منتقل شده‌اند.

موج جدید خشونت ها در بلوچستان،بازداشت و به شهادت رساندن فرزندان اهل سنت در زیر شکنجه



موج جدید خشونت ها از طرف سپاه و وزارت اطلاعات در بلوچستان بر علیه جوانان بی دفاع و بی گناه اهل سنت،
بنا به گزارشهای دریافتی طی چند روز گذشته برای دومین باری است که اجساد جوانان بلوچ پس از یک یا دو روز بازداشت با آثار شکنجه و تهدید به خانواده ها تحویل داده می شود.
قاسم زردکوهی که همزمان با به شهادت رسیدن برادرش بازداشت شده بود پس از چند روز پی گیری مداوم خانواده با جسد کبود شده وی با آثار شکنجه روبرو گشتند.قاسم زردکوهی چند روز پیش در ایرانشهر هنگامی که در منزل بود بدون اینکه جرمی مرتکب شده باشد بازداشت شد.برادر وی در همان روزقبل از بازداشت وی از فاصله نزدیک به ضرب گلوله متجاوزین به شهادت رسیده بود.ماموران وزارت اطلاعات ابتدا از تحویل جسد وی به خانواده اش خود داری نموده و خانواده را تحت فشار و ارعاب و تهدیدقرار داده اند تا هیچ گونه اقدام و شکایت قانونی بر علیه نیروهای سرکوبگر رژیم ستم خمینی نداشته و ننمایند.
چند روز پیش نیز جوان دیگری بنام ایوب دامنی در ایرانشهر توسط نیروهای امنیتی رژیم ستم خمینی حوالی صبح بازداشت شده و در بعدظهر همان روز جسد وی با آثار شکنجه و کبودگی به خانواده اش تحویل داده شد.
سه ماه پیش نیز جسد سوخته جوانی که توسط نیروهای سرکوبگر و متجاوز بازداشت شده بود پس از دو هفته در بیابانهای اطراف چابهارپیدا شد.و هم چنین جسد جوانی دیگر که در نیک شهر توسط خودروی نیروهای انتظامی زیر گرفته شده بود.
موج خشونتها در بلوچستان سالهاست از طرف نیروهای سرکوبگر و متجاوز بر علیه فرزندان بلوچ به جرم اهل سنت بودن اعمال میشود و هزاران جوان بلوچ به اتهامات و انگهای مختلف اعدام و تیرباران شده اند.اما این موج جدید خشونت و اعدام و قتل عام جوانان بلوچ از طرف سپاه و وزارت اطلاعات را نمی توان به هیچ انگ و اتهامی ربط داد جزء دشمنی با اهل سنت،همانگونه که این موج خشونتها در سوریه و عراق بر علیه اهل سنت اعمال می شود.
هم چنین خشونت بر علیه زندانیان و بازداشت شدگان اهل سنت در بازداشت گاهها و زندانها ،گزارشها از زندانیان و بازداشت شدگان اهل سنت در زندانهای رژیم بدین قرار است که پس از هر شکست و عملیاتی که بر علیه نیروهای رافضی در سوریه و عراق انجام میگیرد بلافاصله جوانان اهل سنت را که به جرمهای سیاسی در بازداشت قرار دارند تا سرحد مرگ شکنجه می نمایند و به نوعی عقده شکست و به هلاک رسیدن روافض را در عراق و سوریه بر سرزندانیان اهل سنت خالی می کنند و به نوعی انتقام می گیرند.(در این باره می توانید از خانواده زندانیان سیاسی حقیقت امر را جویا شوید)
سازمان جیش العدل به رژیم هشدار می دهد که دست از جنایت بر علیه ملت بلوچ بردارد و به والله قسم در قبال قتل هر جوان اهلسنت انتقام سختی خواهد گرفت .
سازمان در مقابل جنایات شما سکوت نخواهد کرد و ان شاءالله در قبال خون این عزیزان خونهایی خواهد ریخت تا شفای قلبهای حزین ملت شود.و چشم در مقابل چشم قصاص خواهد شد.
و از جوانان بلوچ می خواهیم که در مقابل جنایات رژیم سکوت نکنند و به جهاد و مبارزه روی آورند وعرصه را بر متجاوزین تنگ نمایند.

۱۳۹۲ شهریور ۷, پنجشنبه

انتقال حسین رونقی به بیمارستان به دلیل وخامت حالش



عکس از ارشیو


مورخه 6/6/92 سید حسین رونقی ملکی به دلیل وخامت حالش و خون ریزی معده و دستگاه گوارشی ساعت حدود 1 ظهر به بیمارستان شهید مدرس اعزام و در بخش اورژانس بستری گردید. مدارک بیماری وی نیز به پزشک قانونی ارسال گردیده اما تا کنون از طرف مقامات قضائی به وی مرخصی داده نشده است.

سید احمد رونقی ملکی پدر حسین امروز اعلام کرد که از دادستان محترم تهران جناب آقای جعفری دولت آبادی خواهشمندم جهت نجات جان فرزندم دستورات لازم جهت مرخصی استعلاجی یا آزادی ایشان را صادر فرمایند تا تحت درمان قرار داده شود.

وی همچنین تاکید کرد که هرچه به تلفن‌های دفتر پیگیری ویژه دادستانی محترم زنگ زدم هیچ پاسخی داده نمی‌شود. وی مجدداً هم تاکید کرد که اگر به وضعیت حسین رسیدگی نشود وی جانش را از دست خواهد داد.

با تقدیم احترامات سید احمد رونقی ملکی پدر سید حسین رونقی ملکی
6/6/92

۱۳۹۲ شهریور ۶, چهارشنبه

درخواست احمد شهید برای سفر به ایران رد شد



سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی، با رد درخواست احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد برای سفر به ایران گفت: «تا زمانی که روند غیرمنصفانه توسط وی متوقف نشود زمینه ای برای سفرش به ایران وجود ندارد.»

عباس عراقچی گفت احمد شهید در گزارش های گذشته خود «جانب انصاف را رعایت نکرد و بیشتر در نقش اپوزیسیون ظاهر شد». سخنگوی وزارت خارجه ایران گفت: «برای ما قابل پذیرش نیست که احمد شهید خارج از وظایفش با افرادی ملاقات کرده و در جاهایی مصاحبه داد و در مجامعی وارد شد که مربوط به وظایفش نبود.»

۱۳۹۲ شهریور ۴, دوشنبه

زندان اوین بند زنان در شهریور 67



فراموش نمیکنم ...….نه ...نه فراموش نمیکنم. یعنی نمیتوانم فراموش کنم. اصلا نمیشود فراموش کنم... .در انتهای مغزم صحنه هایی حک شده است که نمیگذارد فراموش کنم آن تابستان شوم و ان شهریور خانمان سوز را ....هنوز فلاسک چای شسته راپشت در نگذاشته بودم که کلید در را چرخانده و بداخل آمدند.. سه نفر سیاهپوش بودند . روزنامه ها را جمع کردند . تلویزیون را بردند .ملاقات ها قطع و هواخوری تعطیل شد. بلند گو ها تنها برای پخش اذان و خواندن اسامی بکار می افتاد .خاموشی مطلق..... پچ پچه های دویست سیصد نفر زن با نگاههای مضطرب،نگران ، پرهراس و پر سئوال....درآن بی خبری و سکوت مرگبار ....که ....آه گویی فاجعه ای در راه است.... بی شک فاجعه ای در راه است.....

نقاشی از سودابه اردوان نقاش خاطرات زندان

۱۳۹۲ شهریور ۲, شنبه

عمل جنايتكارانه قطع آب زندانيان در زندان مخوف





اخيراً در زندان گوهردشت كرج، موسوم به رجايي شهر نيز اعمال فشار بر عليه زندانيان موجي تازه يافته است. آب قسمتهاي زيادي از زندان بطور روزانه قطع ميگردد و زندانيان در گرماي تابستان از وجود آب آشاميدني و آب مصارف بهداشتي محروم هستند.
بيش از 20 روز است كه اين زندانيان از بي آبي رنج ميبرند و دست اندركاران زندان براي تحت فشار قرار دادن آنها آب زندان را قطع ميكنند. اين اقدام رذيلانه بر عليه زندانيان از ساعت 9 صبح الي 20 انجام ميگيرد و زندانيان در بندهاي مختلف بطور خاص سالن 10 اين زندان تحت فشارهاي ضد انساني قرار ميگيرند. زندانيان ميگويند كه ما حتي آب براي نيازهاي اوليه و وضو براي نماز خواندن نداريم.
زندانيان به دست اندركاران سركوب در زندان هشدار داده اند كه اگر اين اعمال ضد انساني ادامه پيدا كند، دست به اعتصاب غذا خواهند زد.
اعمال فشار بر زندانيان محبوس در زندانهاي مختلف حاكميت محكوم است و سركوبگران نظام حاكم ميخواهند كه زندانيان سياسي و عقيدتي و يا فعالين حقوق بشري را به زانو در آورده و آنان را به اعترافات تلويزيوني بر عليه خود و دوستانشان وادار نمايند.
كانون حمايت از خانواده هاي جانباختگان و بازداشتي ها اعمال فشار بر عليه زندانيان محبوس در زندانهاي رژيم سركوبگر ايران را محكوم مينمايد و از خانم ناوي پيلاي ميخواهد كه پرونده نقض حقوق بشر حاكميت ايران را به شوراي امنيت ملل

۱۳۹۲ مرداد ۲۹, سه‌شنبه

گزارش احمد شهید از تجاوز به زنان و مردان در زندان های جمهوری اسلامی ایران


احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور ایران در سفر خود به کانادا اظهار داشت؛ ۸۵درصد از زنان و ۳۵ درصد مردان در زندان‌های ایران مورد تجاوز قرار می‌گیرند.

احمد شهید گزارشگر ویژه‌ سازمان ملل متحد در جریان دیدار با ایرانیان مقیم کانادا برای پی گیری وضعیت حقوق بشر در ایران، گفت:”۸۵ درصد از زنان و ۳۵ درصد مردان در زندان‌های ایران مورد تجاوز قرار می‌گیرند.”


این بخشی از اظهارات احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور ایران، است که در مجله”شهروند” چاپ کانادا منتشر شده است.

وی تصریح کرده است که کاربرد شکنجه و قانون شریعت ازجمله موارد شایع در ایران به شمار می رود.

احمد شهید در گزارش خود به نقض حقوق بشر در ایران پرداخته و از جمله به وضعیت اقلیت های قومی و مذهبی و ناعادلانه بودن احکام صادره برای این گروه ها اشاره کرده است.

نبودن زنان در پست ها و موقعیت های کلیدی ، از دیگر موارد نقض حقوق بشر در ایران ذکر شده است.

نتیجه‌ی سفر دو هفته ای احمد شهید به کانادا و امریکا که از ۲۳ تیر آغاز شده است، چهار ماه دیگر، در قالب گزارش به مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک ارائه خواهد شد.

۱۳۹۲ مرداد ۲۸, دوشنبه

آقای روحانی سری به گورستان خاوران بزنید






دادنامه سرگشاده پروانه میلانی به رییس جمهور

سینه تنگ من و بار غم او هیهات
مرد این بار گران نیست دل مسکین ام
بر دلم گرد ستم هاست خدایا مپسند
که مکدر شود آیینه مهر آیین ام

آقای رئیس جمهور؛
من به شما رأی ندادم، اما از آنجایی که شما خود را رئیس جمهور همه ی مردم ایران نامیده اید، به خود این اجازه را می دهم که سخنی چند با جناب عالی داشته باشم. سال ها ست، سی و دو سال است که زخمی را که رژیم جمهوری اسلامی با کشتن تنها برادرم بر جان و دلم نهاده است در تنهایی خود می لیسم.

من این دادنامه را خطاب به جناب عالی می نویسم و می خواهم توجه شما را به مسئله ی بسیار مهمی که مربوط به یکی از اعضای کابینه ی سرکار است، جلب نمایم. همان گونه که پیش تر گفته آمد، تنها برادرم را در بی دادگاه های جمهوری اسلامی از دست دادم، و وقتی خبر کشته شدنش را به من دادند از هیچ گونه توهین و ناسزای بسیار رکیک به من و بدن پاره پاره ی برادر عزیزم دریغ نورزیدند، آری، از آن تاریخ دارم زخم هایم را می لیسم. در آن زمان به ما اجازه ی برگزاری هیچ گونه مراسمی را هم ندادند .

آقای رئیس جمهور؛
ما در خانواده ی کم درآمدی زندگی می کردیم. برادرم در رشته ی مهندسی شیمی دانشگاه آریامهر (دانشگاه شریف) فارغ التحصیل شد. لازم به یاد آوری ست که وی در رژیم گذشته نیز از فعالان دانشجویی بوده است و در آن زمان سه سال را در زندان گذراند. شاه او را نکشت، اما در این رژیم مثلاً اسلامی ششم مهر ماه سال شصت، دستگیر و در هفتم آبان ماه همان سال به جوخه ی اعدام سپرده شد. چه سریع!!! حتا مهلت دفاع به او ندادند.

اکنون پرسش من از شما این است که چگونه توانستید آقای پورمحمدی را که عالم و آدم از جنایت های ایشان که بسیار هم سنگین است به وزارت دادگستری بگمارید. داد!!! دادگستری!!! یا بی داد گستری؟ من آدم ساده لوحی نیستم که فکر کنم شما از سوابق مشعشع ایشان در بسیاری از کشتارها چه در بندرعباس، چه در مشهد، و چه در زندان اوین و چه در زندان رجایی شهر بی خبر بوده باشید. به ویژه آنکه ایشان یکی از سه نفر مأموران هیئت مرگ بودند که در کلیه ی زندان های ایران در تابستان هزار و سیصد و شصت و هفت باقیمانده ی زندانیان را به جوخه ی اعدام سپردند یا حلق آویز کردند و در گورهای دسته جمعی، در گورستان خاوران به خاک سپردند.

وجدان انسان ها بزرگترین فضیلتی ست که خداوند در ما به ودیعه گذاشته است. آیا شما با این فضیلت آشنا هستید؟! آیا می دانید ایشان چه خیل عظیمی از خانواده ها را داغدار کرده اند، آن هم چه فرزندان نخبه و با تحصیلات عالی که یا در گورستان ها خفته اند یا فرار را بر قرار ترجیح داده و به خارج از کشور مهاجرت کرده اند.

پرونده ی جنایات ایشان بسیار سیاه است. در خاتمه از شما می خواهم زحمت کشیده و سری به گورستان خاوران بزنید و خود همه چیز را به رأی العین ببینید و خود قضاوت کنید که چه ظلمی بر ما خانواده های داغدار رفته است. شاید بد نباشد که بدانید مادر من پس از کشته شدن تنها پسرش به دو بیماری صعب العلاج آرتریت روماتوئید و پارکینسون مبتلا شد. لطفاً وضعیت بیماری مادرم را به سیاهه ی جنایات ایشان بیفزایید.

نکته پایانی:
جریان رأی گیری برای وزرای انتخابی شما را از تلویزیون دنبال می کردم. آن سه وزیر شایسته ی شما از مجلس فرمایشی رأی نیاوردند. واقعاً جای تأسف دارد. گرچه شیرازه ی مملکت چنان از هم گسسته است که نه شما و نه هیچ وزیری را توان بازگرداندن مملکت به شرایط عادی نیست.

۱۳۹۲ مرداد ۲۷, یکشنبه

یورش مأموران امنیتی به محله‌های اهواز و تهدید و ارعاب شهروندان عرب همچنان ادامه دارد.




روز گذشته نیروهای امنیتی حکومت اسلامی ایران با یورش به محله‌ی "معین" اهواز، پس از جمع‌آوری دیش‌های ماهواره، جوانی ١٥ سال را نیز مورد اذیت و آزار قرار دادند.

در حادثه‌ی روز جمعه، تعدادی از جوانان عرب دستگیر و به بازداشتگاه "کیانپارس" منتقل گردیدند که به دنبال مراجعه‌ی خانواده‌ها، افراد یادشده آزاد شدند.

یک منبع مطلع به خبرنگار کُردپا گفت: مأموران امنیتی یک جوان عرب به نام محمدامین ویسی را مورد ضرب و شتم قرار دادند که موجب بروز جراحات شدید در صورت وی شد که فوراً به مراکز درمانی منتقل شد.

این منبع مدعی شد که نیروهای امنیتی خانواده‌و پدر محمدامین ویسی را تحت فشار قرار داده‌اند که از تنظیم شکایت علیه مأموران منصرف شود در غیر اینصورت برای وی و فرزندش پرونده‌ی قضایی تشکیل خواهند داد.

گفته می‌شود جوانان اهوازی برای مدت ٨، ٩ ساعت در بازداشت نیروهای امنیتی بوده‌اند.

۱۳۹۲ مرداد ۲۴, پنجشنبه

یورشهای وحشیانه به زندانیان بی دفاع و انتقال تعدادی از آنها به سلولهای انفرادی.




بنابه گزارشات رسیده به «فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران »یورش وحشیانه گارد زندان طی ۳ روز گذشته به بندهای زندان مرکزی بندر عباس و انتقال تعدادی از زندانیان بی دفاع به سلولهای انفرادی .

طی روزهای دوشنبه،سه شنبه و چهارشنبه ۲۱، ۲۲ و ۲۳ مرداد ماه جاری ، گارد زندان به بندهای ۲ و ۸ زندان مرکزی بندر عباس یورش بردند.

این یورشهای وحشیانه توسط گارد زندان ،هنگام ناهار و شام آغاز شد و مدتی طولانی ادامه داشت .در طی این یورشها زندانیان مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و وسایل شخصی آنها تخریب و بعضی از آنها توسط گارد زندان به سرقت برده شد.

زندانیان بند ۲ و ۸ زندان مرکزی بندرعباس نسبت به این یورشهای وحشیانه و غیر انسانی دست به اعتراض زدند که با برخوردهای وحشیانه زندانبانان ولی فقیه مواجه گردید و تعدادی از آنها به سلولهای انفرادی منتقل شدند که اسامی تعدادی از آنها به قرار زیر می باشد: ۱ـ سعید بارنده ۲ـ فرامرز از بند هشت ۳-ـ زندانی شاکر بزبان از بند ۲ . آنها تحت شکنجه های جسمی و روحی زندانبان ولی فقیه به سلولهای انفرادی منتقل شدند .


این یورش وحشیانه علیه زندانیان بی دفاع زندان مرکزی بندرعباس به دستور و تحت فرماندهی فردی به نام صفرعلی براری مدیر اطلاعات زندانهای استان هرمزگان صورت گرفته است .این فرد خود شخصا ،زندانیان بی دفاع را مورد بازپرسی و شکنجه قرار می دهد و از جنایتکاران علیه بشریت است.

او بطور مستمر در زندانهای استان و بخصوص زندان بندر عباس حضور پیدا می کند و زندانیان بی دفاع را بدون دلیل در بند جلوی سایر همبندیانشان مورد بازرسی و شکنجه جسمی قرار می دهد.

موج جدید اعدام ها و سرکوب زندانیان بی دفاع در زمانی صورت می گیرد که آخوند روحانی رئیس جمهور منصوب ولی فقیه آخوند علی خامنه ای با شعار تدبیر و اعتدال کارش را آغاز نموده است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران ،آغاز موج جدید اعدام های گروهی و یورشهای سیستماتیک گارد زندان به زندانیان بی دفاع که با آغاز بکار رئیس جمهور منصوب ولی فقیه با شعارهای فریبکارانه تدبیر و اعتدال صورت می گیرد را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت آخوند علی خامنه ای و آخوندهای همدست وی مانند صادق لاریجانی و مصلحی به دادگاه های بین المللی جهت محاکمه این جنایتکاران علیه بشریت است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
۲۴ مرداد ۱۳۹۲ برابر با ۱۵ اوت ۲۰۱۳

کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد
گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد
سازمان عفو بین الملل

۱۳۹۲ مرداد ۲۳, چهارشنبه

ممانعت دادستانی از اعزام زندانی مبتلا به سرطان به بیمارستان



دادستانی و مقامات زندان اوین با وجود وخامت حال اصغر قطان، زندانی سیاسی ۶۰ ساله مبتلا به سرطان، همچنان از اعزام او به بیمارستان جلوگیری می‌‌کنند.

با وجود پیگیری‌های خانواده اصغر قطان که بنا به تشخیص پزشکان زندان از بیماری سرطان رنج می‌‌برد و با وجود تودیع وثیقه ۴۰۰ میلیونی، نه تنها وی به مرخصی درمانی فرستاده نشده که از اعزام او به بیمارستان نیز جلوگیری شده است.

این زندانی سیاسی که از بیماری‌های متعددی از جمله دیابت، چربی‌ خون، نارسایی قلبی و کلیوی رنج می‌‌برد بار‌ها در زندان در وضعیت وخیم جسمی‌ قرار گرفته به گونه‌ای که پیش‌تر قادر به حرکت کردن نبود، وی هم اکنون در زندان روزانه حدود ۳۰ قلم دارو مصرف می‌‌کند.

اصغر قطان، زندانی سیاسی که در دهه ۶۰ به مدت ۶ سال در زندان به سر برده و در سال ۱۳۷۰ آزاد شده بود، به اتهام ارتباط با گروه‌های معاند مجددا به تحمل ۵ سال نیم حبس تعزیری محکوم شد و از سال ۱۳۸۹ در زندان اوین به سر می‌‌برد.
هرانا

۱۳۹۲ مرداد ۲۰, یکشنبه

چرا دریاچهٔ ارمیه خشک میشود


نادان را از هر طرف که بخوانی نادان است! 

بر روی این رودخانه های تغذیه کنند دریاچه اورمیه حدود 40 سد احداث شده و مسیر آب ورودی به دریاچه بسته شده است. 

حال در جستجوی انتقال آب از خزر, ارس, ارمنستان و فردا قطب جنوب و شمال خواهند بود! نادان را از هر طرف که بخوانی نادان است!

البته همه این شعارها عوام فریبی و سر پوشی بر فعالیتهای هسته ای در آذربایجان و بهره برداری از 400 تن اورانیم موجود در بستر خشکیده دریاچه اورمیه است.

چرا خاوران را برای چندمین بار در سال ٨۷ زیر و رو کردند و پاسخ شکایت ما به بهشت زهرا را نداده اند؟



۱- اعدام زندانیان سیاسی در دهه شصت و به ویژه کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷ چگونه انجام شده است؟
۲- چرا زندانیانی که حکم زندان داشتند بی خبر از خانواده ها اعدام شدند؟
٣- چرا محاکمه آنها توسط کمیسیون مرگ پشت درهای بسته انجام شده است؟
۴- چرا هیچ مقام مسوولی پاسخی رسمی مبنی بر چگونگی و چرایی این کشتارها به ما نداده است؟
۵- چرا محل دقیق دفن آنها را به ما نمی دهند؟
۶- چرا وصیت نامه های آنها را به ما نمی دهند؟
۷- چرا خانواده ها را از حضور در خاوران منع می کنند یا مورد پیگرد و آزار و اذیت قرار می دهند؟
٨- چرا نمی گذارند آزادانه در منازل یا در خاوران و دیگر گورستان ها مراسم یادبود بگیریم؟
۹- چرا خاوران را برای چندمین بار در سال ٨۷ زیر و رو کردند و پاسخ شکایت ما به بهشت زهرا را نداده اند؟
۱۰- چرا پنج سال است درب اصلی خاوران را بسته اند و مادران و پدران پیر مجبورند مسافت زیادی را با پای پیاده تا رسیدن به محل نامعلوم دفن عزیزان شان طی کنند؟
۱۱- چرا اجازه گذاشتن سنگ قبر و کاشتن گل و گیاه و آب یاری و نظافت به ما نمی دهند؟
۱۲- چرا حق شکایت را از ما گرفته اند و ما را مورد پیگرد و اذیت و آزار قرار می دهند؟


اینها همه سوالاتی هست که در ذهن من و خیلی‌‌های دیگه هست که مسئولان جوابی‌ برای آن نمیدن.

زمانی‌ می‌رسد که باید جواب پس بدهید و آن زمان دور نیست.
دوباره میسازمت وطن.

به امید ایرانی‌ شاد و آزاد.

۱۳۹۲ مرداد ۱۷, پنجشنبه

تو این ممکلت چیزی که دیگه نمیشه دید و فهمید ...شرافته .

بی شرفی از به اصطلاح بزرگان دولت تا به مردمی پست و بی لیاقت
من دلم برای فرزندان این سرزمین میسوزه نه برای تو کثافت
لعنت به خودت و دینت که براش خودتو پاره میکنی
این هم از کشور گل بلبل ایرانزمین، لابیهای جمهوری اسلامی خوب به این تصویر نگاه کنید ، بعد برید به اربابتان بفرمائید مقداری از حقوقتان را اضافه کند. کشوری که خودفروش به حد اعلا داشته باشه بهتر از این نمیشه. آها هاهاهاهاهاهاهاهاهاهای با شما هستم که میخواهید با عبای ملای دیگری دمکراسی را در ایران مستقر کنید. خوب به این تصویر نگاه کن.

۱۳۹۲ مرداد ۱۶, چهارشنبه

در بیست پنجمین سالگرد کشتار زندانیان سیاسی واکنش وبلاگ نویسان و فعالین حقوق بشر به انتخاب پورمحمدی بعنوان وزیر دادگستری



در بیست و پنجمین سالگرد کشتار زندانیان سیاسی، معرفی مصطفی پورمحمدی، عضو هیات مرگ که هزاران زندانی سیاسی بی‌گناه به امضای او در مرداد و شهریور ۶۷ اعدام شدند، به عنوان وزیر دادگستری، واکنش وبلاگ نویسان و فعالان و کنشگران حقوق بشر را برانگیخته است برخی این انتخاب را یک شوخی تلخی می دانند. پورمحمدی، به عنوان دادستان انقلاب خراسان، مسئول اعدام اولین گروه زندانیان سیاسی زن در مشهد بوده که به برخی از آنها به شهادت اسناد و مستندات متقن تجاوز شده است. او در سال ١٣٦٧ و در ٢٩ سالگی، یکی از ٣ عضو هیئتِ مرگ منتخبِ  خمینی شد و حکم اعدام و تیرباران صدها و صدها منتقد و مخالف و دگراندیش را صادر کرد. او در ٢ دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، معاون برون مرزی علی فلاحیان، وزیر اطلاعات بود. در زمان ماموریت او مخالفان سرشناسی همچون عبدالرحمان قاسملو در وین، کاظم رجوی در ژنو، فریدون فرخزاد در فرانکفورت، حسین نقدی در رم، صادق شرفکندی و نوری دهکردی در برلین و ... ترور شدند. مرحوم آیت الله منتظری – از مراجع تقلید مخالف با دولت و تنها قائم مقام خمینی – پورمحمدی را به عنوان کسی که نقشی اساسی در قتل عام زندانیان سیاسی و مخالفان دیگر در سال ۱۳۶۷ در زندان اوین تهران برعهده داشت شناسایی می کند. در آن زمان پورمحمدی نماینده رسمی وزارت اطلاعات در کمیته‌ای سه نفره بود وظیفه صدور احکام زندانیان سیاسی را داشت. پورمحمدی مسئولیت بازپرسی از زندانیان را بر عهده داشت.

۱۳۹۲ مرداد ۱۴, دوشنبه

روحانی شمشیر را از رو بسته است!

روحانی با آوردن مصطفی پور محمدی شمشیر را از رو بسته است!
...........
به یاد جاوید نامان فدائیان خلق!
به یاد جاوید نامان راه آزادی میهن!
تنها چند ساعتی از شانه بوسی رهبر گذشته بود که روحانی شمشیـــر خود را از رو بست و حضور "وزیر مرگ" مصطفی پور محمدی که با نام هیتلر رقابت می کند را اعلام کرد.
هزاران هزار، آری به جرات می توان گفت هزاران هزار ایرانی که حتی به سن نوجوانی نیز می رسیدند به رای همین پور محمدی "وزیر مرگ" به بالای دار رفتند.
آنقدر عجله در کشتن و اعدام بود که این سلهشوران را که علیه فقر و بدبختی مردم به اعتراض برخواسته بودند را حتی به "لوله دوش حمام " حلقه آویز کرده بودند. هموطن ! حتی به " لوله آب دوش حمام" حلقه آویز کردند که حتی مرگ را برای آنان هزارباره کنند. این است چهره واقعی روحانی!
مستخدم قبرستان خاوران می گفت ماشین ماشین جنازه ها را می آوردند و حتی صدای ناله از بین آنان می آمد.... آنان را زنده بگور کردند... هموطن آنان را زنده به گور کردند...
قسم به خون پاک جاویدنامان ایران ز مین، قسم به خون همه رفقایمان ما از این همه خشونت و مردم ستیزی نخواهیم گذشت. . هرگز! ما بر سر پیمانمان با مردم بخصوص مردم زحمتکش میهنمان ایستاده ایم. باش و ببین که چه ها می کنیم!
ای ننگ ابدی بر تو باد!

۱۳۹۲ مرداد ۱۳, یکشنبه

زجرکش کردن یک زندان مسن و بی دفاع در زندان گوهردشت کرج



بنابه گزارشات رسیده به «فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران» یک زندانی مسن و بی دفاع در زندان گوهردشت ،مدتهاست که در حال زجر کش شدن می باشد.
زندانی حسن رضاپور ۷۱ ساله چند ماهی است که به اتهام ساختگی اختفای ادله به بند ۳ زندان گوهردشت کرج منتقل شده است .وی شدیدا بیمار و در آستانه مرگ دردناکی قرار گرفته است. این زندانی مسن وبیمار در حالکیه در راهرو بند قرار داده شده است قادر به انجام کارهای شخصی خود حتی رفتن به سرویسهای بهداشتی نیست. اخیرا در اثر زمین خوردن ،لگن خاصره وی دچار شکستگی شده است. زخمهای عفونی در بدن او ایجاد شده است که محل جمع شدن شپش و سایر حشرات می باشد.
این زندانی مسن و بی دفاع چند روزی است که قادر به خوردن غذا نمی باشد. سایر همبندیانش نسبت به این مسئله اعتراض کرده و خواستار انتقال او به بهداری و درمان وی شدند. پس از مدتها اصرار، او را به مدت ۲۴ ساعت به بهداری منتقل نمودند و مجددا بدون درمان و با همان شرایط غیر بهداشتی به محل خودش در راهروی بند بازگرداندند.
او در حال طی کردن آخرین لحظات دردناک و طاقت فرسای زندگی اش می باشد.علیرغم این شرایط سخت، نه او را درمان می کنند و نه وی را آزاد می کنند تا در آخرین لحظات زندگی اش در کنار خانواده اش باشد.
شقاوت ، سنگدلی و جنایتکار بودن زندانبانان ولی فقیه حد و مرزی را نمی شناسد و به نظر می آید سعی دارند با این اعمال ضدبشری به گونه دیگری فضای رعب و وحشت را در زندانها حاکم کنند.
تمامی زندانبانان ولی فقیه از جمله مردانی رئیس زندان گوهردشت کرج و قاتل پیشین مردم کردستان وامیری معاون و سایر افراد این زندان شاهد وضعیت این زندانی هستند ولی هیچونه اقدامی انجام نمی دهند.
از طرفی دیگر در طی چند هفته گذشته در بند ۳، ۲ زندانی به نام سامان رسول پور و یک زندانی دیگر درزیر شکنجه به قتل رسانده شدند که علت مرگ یکی از آنها را خودکشی ودیگری را سکته قلبی اعلام کردند. در حالیکه تمامی همبندان آنها شاهد شکنجه وحشیانه این ۲ زندانی بودند.
همچنین روز گذشته یک پاسدار بند به نام شیرخانی در حالی که تابش شدید نور خورشید و گرمای نفس گیری در محوطه زندان حاکم بود تمامی زندانیان بند ۳ را که اکثرا مسن و بیمار هستند ، به حیاط زندان فرستاد و تا ساعت ۱۲:۳۰ آنها را بدون امکان استفاده از سرویسهای بهداشتی و نوشیدن آب زیر تابش شدید آفتاب و گرمای شدید قرار داد.این پاسدار بند همزمان اقدام به جمع آوری تمامی پرده های سلولها و ملافه هایی را که زندانیان به منظور جلوگیری از ورود نور شدید آفتاب به درون سلول در مقابل پنجره ها نصب کرده بودند نمود و وقتی که زندانیان خواهان بازگرداندن آنها شدند به زندانیان گفت که آنها را قیچی کردم.
همچنین این پاسدار شکنجه گر یکی از زندانیان به نام قاسم ترکمان را که به قرار دادن آنها در زیر تابش آفتاب اعتراض نمود به زیر ۸ برد و او را به صورت قبونی مدتها آویزان کرد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، زجرکش کردن زندانیان بی دفاع و مورد شکنجه و اذیت و آزار قرار دادن سایر زندانی بی دفاع را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواستار پایان دادن به سکوت و بی عملی در مورد جنایت علیه بشریت در ایران و ارجاع پرونده ولی فقیه رژیم آخوند علی خامنه ای و سایر آخوندهای همدست وی به مراجع قضایی بین المللی است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
۱۲ مرداد ۱۳۹۲ برابر با ۳ اوت ۲۰۱۳


کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد
گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد
سازمان عفو بین الملل

۱۳۹۲ مرداد ۱۱, جمعه

محمد (کوروش) نصیری، از فعالان اینترنتی به دلیل عضویت در کم‍پین فیس بوکی امام نقی به ۱۰ سال و ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شد

ندای سبز .محمد (کوروش) نصیری، از فعالان اینترنتی که به دلیل عضویت در کم‍پین فیس بوکی امام نقی بازداشت شده بود به ۱۰ سال و ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شده است.

به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، اتهام‌های این فعال اینترنتی «توهین به مقدسات، توهین به آیت‌الله خمینی، توهین به مقام رهبری، تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی و توهین به رئیس جمهور» عنوان شده است.

محمد نصیری در تاریخ ۹۱/۳/۳ در منزل شخصی خود بازداشت و به بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات منتقل شد.

آقای نصیری ۳۰ روز از مدت بازداشت خود را در سلول‌های انفرادی بند ۲۰۹ و ۲۴۰ گذرانده است.

بنا به گزارش خبرنگار گزارشگران حقوق بشر، به نقل از یکی از نزدیکان محمد نصیری، ماموران وزارت اطلاعات ساعت ۳ بامداد سوم خرداد ۹۱ به منزل شخصی وی هجوم برده و با شکستن درب خانه وارد خانه وی شده‌اند.

به هنگام بازداشت وی علاوه بر سلب امنیت و آرامش روانی خانواده این زندانی عقیدتی، وی را به همراه برادرش به شدت مورد ضرب و شتم قرار داده‌اند.

شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی وی را در اتهامات «توهین به مقدسات، اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت کشور، توهین به آیت الله خمینی، توهین به مقام رهبری، تبلیع علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، توهین به رئیس جمهوری و نگهداری مشروبات الکلی» مجرم شناخته و به ۱۰ سال و ۶ ماه حبس تعزیری، ۳۷ ضربه شلاق و ۳۵۰ هزار تومان جریمه نقدی محکوم کرده است.

این زندانی عقیدتی که در دوران بازجویی به شدت شکنجه جسمی و روحی شده است هم اکنون نزدیک به یک سال است که در بند ۳۵۰ زندان اوین نگهداری می‌شود.

محکومیت یک نوکیش مسیحی به ۱۰ سال حبس تعزیری

خبرگزاری هرانا – "مصطفی (محمدهادی) بردبار" شهروند نو کیش مسیحی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، "مصطفی بردبار" از شهروندان نوکیش مسیحی ساکن رشت طی حکمی که به وکیل وی "شیما قوشه" ابلاغ شده به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شد.
این حکم که طی روز جاری ۹ مرداد ماه به وکیل وی ابلاغ شده است، از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی "پیرعباسی" به اتهام "تبانی و اجتماع و شرکت در جلسات کلیسای خانگی" صادر شده است.
وی که متولد سال ۱۳۶۵ خورشیدی است، پس از یورش ماموران امنیتی لباس شخصی به محل گردهمایی جمعی از نوکیشان مسیحی در تاریخ پنجشنبه ۷ دی ماه ۱۳۹۱ که بمناسبت فرا رسیدن کریسمس و سال نو میلادی دورهم گرد آمده بودند، بازداشت شد.
"مصطفی بردبار" پیش از این نیز در سال ۱۳۸۸ در شهرستان رشت به اتهام گرویدن به مسیحیت و حضور در کلیسای خانگی توسط ماموران امنیتی بازداشت شد. وی همچنین از سوی بازپرسی شعبه یک محکوم به "ارتداد" و پس از طی مراحل دادگاهی به قید وثیقه آزاد و این محکومیت نیز به عنوان سابقه کیفری در پرونده ایشان درج شده است.

بازداشت وحید روح بخش پس از بازگشت به ایران

خبرگزاری هرانا - وحید روح بخش هنگام ورود به ایران در تاریخ بیست و یکم تیرماه امسال در فرودگاه بین المللی امام خمینی بازداشت و به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شده است. هنوز از دلایل بازداشت وی اطلاعی در دست نیست.
به گزارش تارنمای جرس، وحید روح بخش از معترضان انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ است که به دلیل شرکت در راهپیمایی‌های اعتراضی پس از انتخابات بازداشت شده بود.
این زندانی گمنام جنبش سبز فارغ التحصیل رشته معماری است و در تاریخ ۲۹ خرداد ۸۹ در منزل شخصی خود توسط ماموران وزارت اطلاعات قزوین بازداشت و به بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات در زندان اوین منتقل شده است.
روح بخش پس از گذراندن دو ماه در سلول‌های انفردی در بند ۲۰۹ به قید کفالت بیست میلیون تومانی آزاد شد. اما بلافاصله در شهریور‌‌ همان سال به اتهام اجتماع و تبانی از طریق شرکت در تجمعات، در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب توسط قاضی صلواتی محاکمه و به سه سال جبس تعزیری محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدید نظر به هیجده ماه حبس تعزیری تقلیل یافت.
این زندانی سیاسی در حین بازداشت و بازجویی‌های طاقت فرسا بر اثر ضرب و شتم شدید از ناحیه گوش دچار آسیب دیدگی شد و به همین دلیل قدرت شنوایی هر دو گوش را تا حدود هفتاد درصد از دست داد و بعد از آن برای بهبود شنوایی خود مجبور به استفاده از سمعک شده است.
گفتنی است، روح بخش پس از آزادی در تاریخ هفتم مهر ماه سال ۸۹ به کشور دانمارک مهاجرت نمود.