۱۳۹۲ مهر ۶, شنبه

تجویز ازدواج سرپرست با فرزند خوانده/برداشتن مرز بین عاطفه و شهوت



پس از اعلام مصوبه جدید مجلس مبنی بر تجویز ازدواج سرپرست کودک با وی(فرزند خوانده اش) با حکم محکمه،موجی از اعتراضات در محافل مختلف حقوق بشری و حقوق کودک در داخل و خارج از کشور بپا خواسته است،امری که باید در بین مردم هم با اطلاع رسانی موثر حقوقدانان متعهد تبدیل به یک کمپین اعتراضی گردد،موضوع این است که قانون به سرپرست کودک که طفل از خردسالی او را به عنوان پدرش شناخته و او را با حس پاک پدر و فرزندی در آغوش گرفته است،برایش سالها هدیه روز پدر خریده است،بین همسالانش در جشن تولدش کادوی او را به عنوان هدیه پدر عزیزش پیش از هر هدیه ای با عشق و محبت گشوده است،در جلسات مدرسه او را به عنوان پدرش شناخته اند و ...حال این امکان را دارد که با او ازدواج کند و نقش عاطفی و معنوی پدر و فرزندی به نقش کاملاً متفاوت زناشویی تبدیل گردد،یعنی دستی که سالیانی باید فقط از روی عاطفه پدری بر گیسوان دختری بی سرپرست کشیده میشدحال می تواند از روی شهوت او را لمس کند،تصویب چنین قانونی به حدی مشمئز کننده است که حتا سخن گفتن از آن نیز آزار دهنده است،مگر نه آن است که قوانین باید با توجه به بستر جامعه و اقتضائات آن تصویب گردد؟آیا در جامعه ایرانی زن و شوهری که به هر دلیل با مهر و عاطفه فرزندی را تحت حمایت و سرپرستی خود قرار می دهند او را چون فرزند خود نمی دانند؟بسیاری از این فرزندان حتا از این امر که فرزند خوانده هستند مطلع نیستند و سرپرستان خود را چون پدر و مادری خونی دوست می دارند،

چطور زنی دختری را به فرزندی قبول کند که در آینده قانوناً این امکان را داشته باشد که جانشین و هوویش شود؟این قانون بر خلاف عرف و سنن جامعه ایرانی و باعث کاهش تمایل به سرپرستی کودکان بی سرپرست می گردد و باید در این خصوص با حمایت حقوقدانان و اطلاع رسانی به مردم تجدید نظر عاجل صورت گیرد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر